Tip:
Highlight text to annotate it
X
گریس و صلح! برادران می خواستم از شما تشکر کنم،
با دیدن این فضای آزادی: www.cristoeosenhor.com.
من می خواهم یک پیام برای تصویب به شما را بیشتر،
در قلب من روح القدس خدا قرار داده است،
من مطمئن هستم که زندگی شما را لمس! فیض و آرامش خداوند با شما باشد!
گریس و صلح برادر من! و من شهادت آنچه را که خداوند در زندگی من است، که در حال حاضر در دسترس صوتی و متن انجام می دهد.
من می خواهم به هر یک از شما همان چیزی که من انجام می دهند در حال حاضر انجام دهند. فضا در این وبلاگ وجود دارد، به طوری که آنچه که شما صحبت می کنند
خداوند برای شما انجام می شود. سخن گفتن از پیروزی شما را در مسیح! به عنوان مثال به دیگران که ممکن است تجربه
چیزهایی که شما را با پروردگار پیروز شده اند! چه با خداوند متعال شمال شرق پیروز شدند!
من باز قلب من، من صحبت کردن در اینجا یک کمی از زندگی من است. زندگی من باز است را به شما! اگر شما می خواهید به دانستن بیشتر در
ارسال ایمیل به طوری که ما می توانیم هر گونه سؤال پاسخ. امروز من می خواستم به این شهادت است. من فقط آنچه که من نوشته را بخوانید.
در زمانی که روح القدس درخواست من را به دخالت من دخالت کند. من مطمئن هستم که این شهادت را لمس زندگی بسیاری از و
در حال حاضر یک نمونه زنده از چیزی است که خدا می تواند انجام دهد به شما نگاه می کنید، و مطمئن شوید که به خدا منتظر است که ارزش آن! استراحت در ارزش خداوند!
دست تحویل شما Vidana خداوند با ارزش است! من مطمئن هستم که این تا حد زیادی تقویت خواهد شد پیاده روی مسیحی از شما! شروع کنیم:
چند که می دانم که گذشته من من می دانم که امروز است، اما با این ایده ایجاد فضا در این وبلاگ به طوری که مردم می توانند خود را به اشتراک بگذارید
تجربیات زندگی و چگونه خداوند به ما تحویل داده شده، من برای اولین بار در این فضا آنچه عیسی برای من صحبت می کنند. من از Alagoas هستم، متولد شد و
من زندگی می کردند چند سال در ماسیو، اما در یک شهر کوچک در ایالت بزرگ شد. در سال 2002 مسابقه رفت و به پلیس مدنی است.
با تشکر از این کار من در شهرستان درونی است که در آن خدا به من معرفی به یک زن فوق العاده، همسر من مشغول به کار بود.
او شریک زندگی من برادران من بوده است! شده تنگ! درد و رنج که او را از طریق تصمیمات ما تا به حال به رفت.
من می خواهم برای به اشتراک گذاشتن با شما است که در لحظه ای که من مجبور به ترک دولت، که بعدا در صحبت خواهیم کرد.
در آن لحظه او به من نگاه کرد، چرا که او را در قلب خود می دانستند که او اقامت وجود دارد، اگر من اصرار کردم، به خاطر خدا باز کردن درب
برای من را ترک کند. اگر من همچنان وجود دارد که دشمن سعی در نگه داشتن تا زمانی که شما می توانید مرا بکشند. او همه چیز کاهش یافته است، با کمی بیش از
20 سال جوان، او را در دختر ما نگاه کرد و گفت: او نمی خواست او را به بدون پدر بزرگ شوند، برویم! من برای این تصمیم در انتظار است.
و من تو را دیدم عشق او برای من، بنابراین من بسیار سپاسگزار هستم برای همسر خداوند به من داد، من بسیار خوشحال هستم چرا که با وجود به دنبال مانند
یک کودک، محکم و قوی در روح را به این تصمیم بود. اگر تخلیه خود، ترک خانواده اش و پس از مسیری که
خدا آماده کرده بود و من به پایان رسید تا از آمدن به اینجا، جایی که من هستم، شکوه به خدا که! از آنجا که من مشاهده شد، من به صحبت های او گوش داده بود و chegei اینجا کلیک کنید.
شرایط مختلف باعث شد من می دانم جرم نزدیک سازماندهی شده در این حالت، که در نتیجه زندگی من در معرض خطر قرار داده است
چند بار. من آگاه هستم، بیش از سه بار نجات خدا به من داد، چرا که سر من به معنای واقعی کلمه یک جایزه بود.
در آن زمان آنها پنجاه هزار reais از طریق سر من و سه ارائه شده است. من از Alagoas بود، حفاظت شده توسط پلیس فدرال،
و روی تماس من به هر خانواده ساخته شده است، یاد گرفتم که سر من این جایزه بود و داده شد که دو نفر از چهار نفر در حال حاضر مرده!
فقط من و دیگری موفق به فرار، خدا افتخار برای آن، چرا که او به من نجات چندین بار. من می دانم که خدا نجات من سه بار.
در یک زمان، در تاریخ 16 دسامبر سال 2007 بود، به صرف تعطیلات آخر هفته در شهر همسر من، و من احساس بیداری قوی
تنگی در قفسه سینه و صدا کرد و گفت به من: "رفتن به خانه، به خانه بروم". اتفاق افتاده است که گاهی اوقات و من سرپیچی کرده بود و تقریبا
به من داد بد. این بار تصمیم گرفتم به اطاعت خدای من. من از دست داده بود در آن زمان، به دور از کلیساهای خدا. من تا به حال
کاتولیک آموزش و پرورش، "پسر محراب" بود. اما من فقط می دانستم که خداوند عیسی، من به سختی می دانستم که صدای روح القدس هدایت من بود، برای من
به سختی می دانستم که کتاب مقدس است. در کلام خدا هرگز فرو برد، که من باید انجام داده اند، با بی دقتی انجام نشده است، اما او به من بود
پیشرو، هدایت مرا با روح القدس شما! من می دانم که او جستوجو کرد قلب من و دیدم که هیچ کینه توزی در آن وجود دارد، با وجود
نقص، با وجود اشتباهات من است. او می دانست که در زمان مناسب، خلاص شدن از آن، او به من پادشاهی را به
انجام کارهای بزرگ است که من می دانم من قصد دارم هنوز. آن روز من بیدار شد همسر من و به او گفت که چه اتفاقی افتاده، او
پاسخ داد که او تا به حال جهت رفتن. ما تا به حال یک ملاقات ناهار آن روز و البته همه ناراحت شدند، زیرا ما
رفته است، اما من از قبل می دانستند که صدا، با وجود پروردگار نمی دانستند که من انجام می دهم امروز، من نمی توانست سرپیچی شده است.
در آن زمان من در زمان یک اتوبوس آغاز شده و داشتن چشم انداز از یک حمله در جایی که من واکنش نشان دادند چرا که او و مسلح بود رد و بدل تیراندازی با دو سارق مسلح.
چشم انداز و برگشته بود تا خود را تکرار بی وقفه. من نمی دانم آنچه در آن بود، اما خدا را نمی دانند که من در حال حاضر، هیچ کس تا به حال
من در مورد این هدیه که خدا بر من ریخته بود آموخته است. من فکر کردم که جذب کسانی که همه چیز، نه می دانستند و نه ملامت از طرف
عیسی برادران من! اگر من می خواهم که آن را انجام داده و پروردگار من آن را برای من حل شده است. من در اتوبوس و دو پسر ادامه داد:
اتوبوس در آخرین نقطه قبل از خروج از شهر سوار. من اهمیت داده نشده است. من همیشه سعی کردم به نشستن روی صندلی آن روز و
مشیت الهی، من در صندلی دوم نشسته، و اگر من تا به حال من می خواهم که مرده نشسته پشت به آنها شروع به حمله وجود دارد.
ضروری بود تا زمانی که آنها اعلام سرقت، یکی از آنها را در پشت دیگری تفنگ در سر راننده بود،
گفت که این یک سرقت بود، سفارش همگان را به ارائه پول. من کیف پول را برداشت من، از جیبش پلیس کیف پول خود را قرار داده است
فضای بین صندلی و اتوبوس، تنها وقت کافی برای یکی از آنها به من کیف پول بپرسید. او در کیف پول من جابجا شدم، از او خواستم
اسناد برگشت، او پاسخ داد. تکمیل داستان، آنها به پایان رسید تا پیدا کردن اسلحه، آن یک ظرف غذا بود و سپس پلیس رسید.
قبل از اینکه آنها را در کیف پول من نگاه کرد تا ببینید که آیا من یک پلیس برای کشتن من بود و اگر من فهمیده بود که خدا می خواست من را ترک کند
هیچ چیز رخ داده است. اما خدا longsuffering به طوری که در فاصله زمانی 30 ثانیه، او به من داد جهت را به پلیس عملکردی
و پنهان، تا مبادا مرگ من. از آنجا که از چیزهایی است که و که خدا به من نشان داده بود از من اطاعت. این بار به خانه من در
با خیال راحت در سراسر ظهر و خدا به من گفت که یک فرد با آنها من شب سخن گفته بود قبل از به قتل رساند، کسی من
در حال حاضر تعداد زیادی از مشاوره همان شب گفت: برای دور ماندن از شهر در حالی که، داده می شود به این دلیل بود که آنچه خدا خواسته بود
باید بگویم، متاسفانه او یک مسیحی بود و نمی شنوند آنچه من گفتم. در همان روز، در حدود 19:30 بعد از ظهر، من یک تماس از مادر
پسر بیان کرد که او توسط چهار مرد مسلح به قتل رسیده اند. این واقعیت به طور کامل تغییر زندگی من است، به طور فزاینده ای شد
مشهود است چگونه خدا بود که مطمئن شوید که هیچ چیز برای من اتفاق افتاد، اما آن را اجتناب ناپذیر بود چه اتفاقی افتاده است سه روز بعد است.
با آنچه که در روز یکشنبه اتفاق افتاد، اجتناب ناپذیر خروج من از دولت بود. من مجبور به ترک همه چیز و برود. در تاریخ دسامبر 19، من به رفت
یکی دیگر از دولت بود و برای نزدیک به سه ماه در حفاظت از پلیس فدرال. (بعضی چیزها نمی خواهد صحبت می کنید، برای حفظ دیگران)
به شما ایده بدهد که سه ماه من از رفتن نیست در هر نقطه بدون محافظت، که من در واقع دستگیر شد. من صرف کریسمس و سال
جدید 2007 فقط، من همسر من و دختر من است. من در یک خانه بود، اما در نهایت دستگیر شد، نقش معکوس در این مورد.
که من گیر کردم، اما جلال خدا برای این کار، به دلیل ایمان من مثل امروز نبود، من چهره آن سر در.
این شهادت اثبات این است! من می دانم که خدای من است که در اینجا و هزار باید در دست راست من قرار می گیرند و ده هزار نفر در سمت چپ و هیچ چیز من به من رسید!
من به پروردگار من اعتماد! اما در آن لحظه من که ایمان ندارد، که اطمینان. در آن لحظه خداوند بزرگ بسیاری از مردم،
و من خدا را شکر و قلب از تمایل آن دسته از افرادی که به من داد که حمایت. من مطمئن هستم که از این بود که همیشه از سوی خدا!
جایی که من تحت حفاظت بود در تماس تلفنی که من دریافت آموخته، که در تاریخ 16 دسامبر مردان مسلح که به کشته شدن پسر
من قبلا صحبت کرد، من سعی کردم تمام آن روز مرا بکشند، پیدا کردن من در شب فقط به کشته شدن مرد دیگر است.
خدا می داند آینده شما! خدا می داند توطئه های شیطان است که می خواهند برای اخلال در زندگی شما! خدا به شما هشدار می دهد، مردم را به شفاعت.
من برای بسیاری از التماس کرد! خدا به من در مردم صبح حمله کردند نشان داده شده است و به من گفت به دعا! چند بار من بیدار شد!
چند بار خدا مرا هدایت و چیزهایی که در زندگی مردم اتفاق می افتد به من نشان داد و من شفاعت و این مردم نمی دانند و یا نیاز به.
من می گویم این را به شما برای شما بدانید که خدا است که به مراقبت های زیادی به زندگی شما وارد! بقیه در او، که او مراقب شما است.
من از خدا و عیسی مسیح خداوند برای زنده ماندن است، و به خاطر من با دست قوی خود محافظت می شود، حتی در یک زمان از من
هنگامی که زندگی من یک زندگی مسیحی را نمی کند چرا که من هنوز هم در جهان باقی مانده است که توهم به من از جانب پروردگار من است منحرف. سه ماه بعد از نقل مکان
دولت باقی ماند و در یک خوابگاه در حالی که در انتظار اجاره آپارتمان. من در زمان زمان برای نوشتن یک کتاب است که
صحبت در مورد نحوه انتخاب ما می تواند زندگی ما را تغییر دهید، و در شب با توجه به اینکه به پایان رسید خوابگاه نوشتن یک کتاب
پیام نهایی است. من گریه زیادی در آن شب، صفحه کلید نوت بوک بسیاری از خیس اشک ریختن. در حالی که من در حال نوشتن
ذهن که در پشت و مطمئن شوید که از چیزی است که خدا می تواند برای من انجام دهید من امروز من عزادار باقی مانده بود چرا که او نگاه
برای من و همسرم دو سال دختر قدیمی که خواب بودند و نمی دانستند چه چیزی را از زندگی ما را از آن لحظه تبدیل به. در سپیده دم،
حدود دو در صبح، پروردگار من به من در صدای قابل شنیدن بیدار و دلداری به من گفت: "در حال حاضر بر روی همه چیز در زندگی شما کار خواهد کرد"
علاوه بر این وعده دیگری می شنود در سمت مالی، من را نمی خواهد نشان می دهد به طور کامل در حال حاضر، اما مقدار زیادی بیشتر نه تنها برای من به کلیسا!
بود که در ماه مارس سال 2008 است و می تواند بسیاری می گویند که آنها در حال حاضر در چهار سال گذشته، من پاسخ به کسانی که می گویند که من امیدوارم که آن زمان است!
هنگامی که زمان مناسب است، وقتی که من آماده هستم برای آنچه که او برای من به، همه چیز اتفاق خواهد افتاد. من بیش از حد شتابزده، امروز نه!
خدا به من داد وحی به مدت ده سال من فکر کردم که فردا! من در دوران زندگی من تشخیص نمی خراب
زمان بندی خدا! ساعت هم خوب از چیزهایی که در زمان مناسب! امروز من در صلح با خودم هستم، این کار اثبات آن است! آن شب من
زیادی گریه کرده بود، به خواب رفت و او به من بیدار شد با صدای بلند! "در حال حاضر بر روی همه چیز در زندگی شما کار خواهد کرد!" در ذهن من است که
جمله به من بگویید، به من بگویید آیا کودک من از ترس نیست، من به مراقبت از شما را، من با شما هستم، من شما، پاداش فرستادن فرشتگان من
برای هدایت تو. همسر من پس از یک هفته بدون خواب به روز افسرده، به سختی می تواند در خارج به دلیل
ترس غیرقابل کنترل بود که یک دوره نقاشی، سعی کنید این زمان را برای اشغال شده بود حمله کردند و به ملاقات زنی که تغییر
زندگی ما، چرا که او و شوهرش را به ما منجر به عیسی مسیح، تنها راه نجات است. این دو برادر، یک کشیش و یک
کشیش، آنها شروع یک کار است که شهرستان هستند دیگر وجود دارد امروز. آنها فرشته بودند به خاطر خدا در زندگی من است و من می خواهم
تشکر می کنم، چرا که آنها در مسیر کوتاه که خداوند برای زندگی من بود. همسر من کاملا تغییر کرده است، من نقل مکان به آن صحبت می کنند
و من می خواستم برای تشکر از این دو، من به نام خود می گویند نیست چرا که من اجازه به انجام این کار نیست، اما شما می دانید آنچه که من از شما صحبت می کنند!
اما من می خواستم به شما بگویم و هم خانواده خود، من شما را خیلی دوست دارم و من می دانم که کاری که خدا برای زندگی شما که در برخی از
حتی زمانی که زندگی ما خواهد شد و صلیب من می تواند به همه است که شما را برای من انجام می شود! کار خدا است که همیشه راه
دو طرفه! همیشه و به دریافت، و من می دانم آنچه شما برای من و خانواده ام وجود دارد، معرفی ما به پروردگار!
در آن زمان خدا بازگشت در بخشی را به شما ارائه می کنند، من می گویم تا حدودی به دلیل این امر می تواند غیر ممکن است برای یک کل در نظر گرفتن!
از آنجا که شما به من به رهبری کردن یک مسیر است که من خدا را شکر هر روز از زندگی من است که راه. من بسیار سپاسگزار هستم برای زندگی
از شما! من آرزو می کنم که برکت خدا، که خدا راهنمای گام های خود را، که خداوند شما را روشن و پر شما را بیشتر و بیشتر با هر نوع نعمت!
سنگ است که هنوز هم در مسیر خود خارج شده است و به کمک آن جاده صاف است و شما می توانید به واقعا انجام کار
بزرگ خدا برای زندگی شما! خدا دارای طرح های بزرگ! ای کاش خدا از آسمان، به نام خداوند ما عیسی مسیح،
پور همه انواع نعمت برای شما! که وزارت از شما رشد می کنند، به برکت پروردگار من، چرا که شما منجر شده است زندگی من!
تو باعث شدی که من در مسیح تولد تازه یافته! شما به من معرفی پروردگار من، که من تا آن زمان نمی دانم! و من خدا را شکر برای نجات جان شما!
من می خواهم در اینجا بخوانید در کتاب مقدس به تایید می کنند که عیسی مسیح تنها راه نجات است: "توماس جان 14:5-10 به او گفت: پروردگارا، ما نمی دانیم
goest تو کجا، و چگونه می تواند راه را به ما می دانیم؟ عیسی میگوید نزد او، من راه و راستی و زندگی: هیچ آید مرد نزد پدر، اما با من است.
اگر شما مرا شناخته شده بود، پدر من شناخته شده نیز: و از این پس شما او را می دانم و او را به دیده می شود. فیلیپ به او گفت: پروردگار،
پدر را نشان می دهد، و آن ما را بس. سعید عیسی نزد او است تا مدت زمان طولانی با شما، و شما از من شناخته شده نیست، فیلیپ؟ هر کس که می بیند من می بیند
پدر و چگونه تو را sayest پس از آن، نشان ما پدر؟ آیا فکر می کنید که من در پدر هستم و پدر در من است؟ کلماتی را که من می گویم بر صحبت نمی کنم
خودم: اما پدر که dwelleth در من، او عمل صالح انجام کار می کند .. "این گزارش می گوید در اینجا:" من راه حقیقت و زندگی، هیچ کس به پدر جز از طریق من می آید "!
مردم همیشه به خدا در انتظار به فرستادن فرشتگان او، که آنها را مردان بیشتر مراجعه نیست، چرا که من یک شاهد هستم که آنها هنوز هم در
مراجعه کنید و برای ما شفاعت، بشارت را به قلب ما، اما در این مورد فرستاده خدا به ما یک فرشته در گوشت، که همسر یک کشیش بود.
ادامه ... اول همسر من و سپس من در رفت و به طور فزاینده جلب نزدیک به خداوند ما عیسی مسیح، آن را بیش از من، چرا که نگرانی
جهان هنوز زمان من یک مدت طولانی به خاطر من تمام سال را صرف مطالعه به طور متوسط ده ساعت در روز برای مناقصه های جدید. (نظرات)
من تا به حال تعیین هرگز مثل قبل، من آمد به مطالعه 14 ساعت در روز، و هنگامی که زمان مناسب در این مسابقه که از من به پورتو آلگره را صرف شد.
در یک مسابقه که در آن پست من تا به حال 46 میلیون مشترک، یکی از پر رفت و آمدترین کشور برای کار، من در 50 بالا رفت.
من می دانم که خداوند مرا هدایت، منجر من، به من اراده. مطمئن باشید که اگر شما را در مسیر درست هستند، انجام چیزی است که اراده پدر،
آن را به شما اراده می دهد و شما به اهداف خود دست یابد، ارائه شده است آنها در اراده پدر و خداوند متعال هستند.
تکمیل داستان، در کمتر از دو سال در دو تدارکات فدرال به سر برد، و حقوق و دستمزد برای هر دو، دو برابر درآمد من در Alagoas بود،
اضافه کردن حقوق و دستمزد از پلیس و من سیستم های در حال توسعه به دست آورد. همه چیز که جهان مرا گرفته بود و دو بار در سال به لطف پروردگار من عیسی ترمیم،
ریختن خون او بر روی صلیب می تواند ایستادن قبل از خدای پدر، بدون احساس گناه، بدون محکوم کردن، صمیمیت و همدلی کامل با او را از طریق روح القدس او.
من می دانم آنچه را برای من انجام داده است و حتی سایه ای از آنچه که هنوز انجام خواهد داد، چون خدا همیشه به ما می دهد بیش از ما بپرسید و یا فکر می کنم، چرا که او یک پدر خوب
پاداش کسانی که پشتکار او را دنبال و عشق او را در حقیقت و در روح. من این کار را برادران من، من عاشق پروردگار من در حقیقت در روح. یک روز برادر آمد
از من بپرسید چه من تا به حال در مورد کلمات عیسی مسیح گفت: "برای بسیاری از افراد نامیده می شوند، اما چند انتخاب"، در همان زمان خداوند به من پاسخ داد: "من از آن Galado
من به دنبال "پاسخ روشن بود برادران من، این است که بسیاری نامیده می شوند، اما چند دنبال خدا و در دعوت خود را با شنیدن صدای پروردگار از دست داده است!
در تمام رنج من از طریق رفت، او همیشه به من می گفت که به خواندن مزمور 91، که در آن زمان نه من می دانستم که منظور از کتاب از کتاب مقدس است. شما را دیدم چه عیسی مسیح
پدر و خدا برای من انجام می شود و من می دانم که او می تواند خیلی بیشتر برای شما انجام دهد، چرا که شما او را اقرار نمی کنم در حال حاضر به عنوان خداوند و نجات دهنده های زیادی به زندگی شما وارد شده است. من می خواستم برای ایجاد یک تماس!
من ساخته شده من عیسی مسیح خداوند و نجات دهنده که گفت که شهر، جایی که او با یک زن و شوهر از چوپان. من به کلیسا رفت و او تماس بگیرید، اما که من کاتولیک بوده است
تمام زندگی من، من فکر می کردم که به اندازه کافی برای من نزدیک به خدا، اما تا به حال عیسی با توجه به کتاب مقدس اعتراف هرگز. او متوجه شد که او همیشه به من نگاه کرد.
من خیلی خجالت کشیدم، من در زمان یک روز و همسر من بود دست من در بازگشت از کلیسا مطرح نیست و بود و از شما دعوت این اعتراف حتی در اتاق خود را.
بدون توجه به مکان، آن را به شما، خدا و عیسی مسیح! من با افراد خانواده ام از طریق تلفن انجام می شود، و چشم خود را، باز می شد، زیرا روح القدس شروع به آنها را در یک راه فوق العاده ای منجر شود
به مسیر حقیقت. آن روز هنگامی که با او تماس گرفته و من دستش را بلند من و اعتراف به من که چیزی رخ داده است به کشیش تعجب وقتی من صحبت کرد.
درست زمانی که من به عیسی مسیح به عنوان خداوند و نجات دهنده من اعتراف، من احساس سوزش آتش در قلب من است، آن را به عنوان تنها قلب من تا به حال تب، من نمی تواند توضیح دهد که چه اتفاقی افتاده است.
من مطمئن هستم که در آن لحظه قلب من بالاتر از 40 درجه بود، چرا که آن را به آتش کشیدند وقتی که من عیسی را اعتراف! اگر شما حتی در حال حاضر، من معابر در کتاب مقدس نشان می دهد.
بنابراین اعتراف: "من باور دارم که عیسی مسیح پسر خدا که به زمین آمد و زندگی به عنوان یک مرد که مصلوب شد و خون او، مرا از همه گناهان را بازخرید، که او در روز سوم دوباره افزایش یافت،
افزایش به بهشت پدر دریافت یک نام بالا هر نام، به طوری که او را برای من انجام می شود من پروردگار من و نجات دهنده امروز، دادن صاحبخانه از زندگی من به او. "آیا آن را با قلب شما!
انجام این کار خواهد شد و شما روح القدس را در زندگی خود را در راه به شما راهنما را به عنوان شما هرگز تصور را ببینید. من می دانم که خدا من را از رحم از دست من جدا، چرا که او در حال حاضر به من گفت که!
من یک تماس نبوی در زندگی من، و از آنجایی که من هشت ساله بود من تا به حال اولین برخورد من با خدا و در آن سن و سال، به پروردگار گفت: من دو چیز است که برآورده شده است، سال آخر گذشته.
من تمام روز را در خرید به سر برد در اینجا در پورتو آلگره، انجام کارها را برای خدا، برای پادشاهی تحت بسیاری از Anointing. انجام کارها من نمی دانستم که او قادر به انجام بود، غارت من
همه شرم و غرور من است. عنوان من نشسته، داشتن چیزهای فوق العاده ای در مقابل یک باغ انجام می شود، او به من گفت: "در آن نان و گل سرخ". وقتی که من نگاه کرد، گل رز
همان است که من در من هشت سال از سن دیدم. وی افزود: "در آن روز، سی سال پیش، من به تو در این روز نشان داد که شما می توانید کارهای بسیار خوبی را برای من و برای انگلستان انجام دهید." به همین دلیل است
من همیشه می گویم که خدا در کنترل زندگی خود، آینده خود را، به، زندگی خود را به او، تحویل ... من در حال حاضر به من! من توکل به خداوند متعال، اعتماد به پروردگار! من می دانم که او
با من. که زمانی که همسر من از حمام آمد من در اشک بود و من او را گفت: آنچه را که خداوند به من گفته بود. من خیلی خوشحال هستم به ابزار از پادشاهی، کاشت میوه
من می دانم که آن را لزوما نمی تواند من را برداشت. میوه از من که در آن 24/10/2011 خواهد بود میوه برای کلیسای مسیح، مستقل هیئت مدیره و یا وزارت، میوه ها برای مسیحیان!
در زمان رفاه و نعمت برای کلیسا. زمان رشد، که نمی شود از دست رفته هر چیزی. در زیر من می خواستم به خواندن مزمور 91، را برای شما به درک این پیام بود که خدا به من دادن، در
زمانی که بسیاری از این می خواستم به زندگی من در زمان عدم اطمینان، من خدا را نمی دانند که من انجام می دهم امروز! شما ممکن است من چگونه من شجاعت به خودم افشا، بعد از همه بپرسید
من صرف، من به شما می گویند که من می توانم در هر ترس داشته باشند نیست چرا که من از خداوند و خدا، که طول می کشد مراقبت از من، محافظت از من و سپاه پاسداران من و من می دانم که هزار باید سقوط در دست راست من و ده هزار و هیچ چیز من را ترک
حلقه. در ابتدا من می خواستم برای نشان دادن معابر که صحبت در مورد اعتراف عیسی مسیح به عنوان خداوند: رومیان 10:9-13 "اگر شما را با دهان خود را اعتراف کنم که عیسی خداوند و باور در قلب خود را که خدا او را بزرگ
مرده ذخیره خواهد شد. برای با یک قلب معتقد است که جزء عدالت است، و با اعتراف دهان نزد رستگاری ساخته شده است. عنوان این کتاب، می گوید، "هر کس که به او اعتماد هرگز خواهد بود خجالت زده است." تفاوت بین وجود دارد
یهودی و غیر یهودی، پروردگار همان پروردگار است و غنی برکت همه کسانی که او را، چرا که "هر کس باید بر نام خداوند ذخیره شود تماس بگیرید." 1 یوحنا 4:15: "اگر کسی به اعتراف عمومی
که عیسی پسر خدا است، خدا در آنجا به او و او به خدا "لوقا 10:22:" همه چیز بر من و پدر من تحویل داده است: هیچ کس نمی داند که پسر است، به جز پدر، و هیچ کس نمی داند است که به پدر، بلکه
به جز پسر و کسانی که به آنها پسر انتخاب را به او نشان می دهد. " متی 10:32-33: «اما هر کس به من اعتراف قبل از مردان، او را من هم قبل از پدر من که در آسمان است اعتراف. اما هر کس مرا انکار می کند قبل از
مرد، من هم قبل از پدر من که در آسمان است انکار کند. "لوقا 12:08" من به شما بگویم، هر کس مرا به اذعان قبل از مردان، پسر انسان نیز قبل از فرشتگان خدا اعتراف ".
در مزمور 91: "او که ساکن در پناهگاه از بالا ترین و استراحت در سایه خداوند متعال می تواند به خداوند می گویند: تو از شر او پناه من و قلعه من، خدای من در آنها اعتماد کنم
دام فاولر و از زهر کشنده است. او شما را با پر و بال خود را پوشش میدهد، و در زیر بال های خود را به شما پناه پیدا خواهد کرد، راحت و کاربر پسند از آن خواهد شد سپر خود را. شما وحشت از شب، نمی ترسند و نه فلش
که مگس ها در روز، و نه از بیماری است که حرکت می کند stealthily شده در تاریکی است، و نه طاعون از بین می برد که در ظهر. هزار ممکن است در سمت خود، ده هزار را در دست راست خود را می گیرند، اما ضربه هیچ چیز. شما فقط ببینید
مجازات ستمکاران. اگر شما را به بالا ترین پناهگاه خود را، هیچ شر خواهد رسید وای، نزدیک چادر. از آنجا که او به فرشتگان خود را در مورد شما فرمان، به طوری آن را در محافظت می کند
در راه او، دست آنها را از شما نگه دارید به طوری که شما انجام سفر بیش از یک سنگ نیست. شما شیر و مار کبری پایمال شیر جوان و مار را پایمال. "از آنجا که او مرا دوست دارد، من شما را از گرو در اوردن، من
محافظت از او، او می داند نام من است. او باید به من گریه کنم، و من پاسخ، و با او در مشکل خواهد بود، من او را و ارائه افتخار به آن را پوشش میدهد. من به شما عمر طولانی بدهد، و او نجات من نشان می دهد. "
او را در زندگی شما ایجاد کند! من می خواهم به پایان خواندن این پیام نهایی از کتاب من نوشت، این پیام در خوابگاه نوشته شده بود، گفت که در ابتدا، او به نوشتن است که من گریه زیادی است. نوشته شده در
مارس 2008، من را منتشر نمی کند چرا که آن زمان به خدا برای آن است که هنوز رتبهدهی نشده است. با این پیام شما می توانید درک زمانی که من در آن زندگی می کرد و چقدر خدا را برای من انجام می شود!
(پیام نهایی، مسیرهای کتاب سرنوشت، شما باید انتخاب هنوز منتشر نشده): "با وجود تمام غم و اندوه، ما را حفظ استقرار قوی، همسر من بود گاهی تا حدودی افسرده،
از دست رفته خانواده، اگر چه گاهی اوقات من می خواهم به سقوط، تا به حال به حفظ نگرش های مختلف در جلوی خانواده ام بدتر از وضعیت بیشتر. قبل از ترک Alagoas شنیده
نظامی که انجام اسکورت ما، نکته مهم این بود که او را به همراه همسر و دختر من و بقیه از آن زمان حل و فصل می شود. من، با همه بود که درد و رنج به معنای واقعی درک
برای یک خانواده، من شروع به ارائه ارزش بیشتری با آنها زندگی می کنند و آن را پر از شکاف بود که در سمت چپ است. در زندگی پر مشغله است که تقریبا به طور انحصاری از طریق همسر و دخترم وقتی که او آمد به رهبری
خانه در شب، من آمد به زندگی وجود دارد با آنها زمان بیشتری است که این یک تجربه فوق العاده است. صلح بزرگ از ذهن او، اغلب از افراد نزدیک به من شنیدن این که خدا فقط به ما
بار که می دانستند suportaríamos. که قدرت درونی است که به من ثابت نگه داشته اند و بی سر و صدا او فقط نگه داشتن من را با دست راست خود، نگه داشتن من بصورتی پایدار و محکم بر امواج خشمگین که در برابر من افزایش یافته است.
او مطمئن بود که او درست انجام داده بود، که یقین داشتن چیزی نیست برای من، بلکه برای جامعه انجام می شود، در جهت منافع مشترک است. این فوق العاده بود اگر همه عمل کرده است که در راه است.
این بسیار آسان است برای انجام آنچه ما مناسب است، اگر او بود که شاید مالی به خوبی انجام داده بود، اما دانستن اینکه من می دانم که این صلح از ذهن هرگز او احساس.
وقتی که من یک بار با نماینده کل پلیس صحبت می کرد، به او گفتم من فقط یک مورچه کوچک، اما من در انجام بخشی از من است. به طوری که فوق العاده بود اگر هر یک از ما در خود ما انجام می دهید، بدون حذفیات
بدون بزدلی، فکر کردن در جامعه و نه در ظواهر ما و یا فقط برای خوشحال کردن دیگران، من مطمئن هستم که ما بهتر روز است. من شنیده ام یک شاهد عینی می گویند یک روز شورش است که بسیار انجام داده بود
و هیچ کس به رسمیت شناخته شده اقدام او شود. من به او گفتم من همه چیز در انتظار شناخت از کسی هرگز، فقط به این دلیل او فکر می کردم درست بود، اگر شناخت بسیار عالی است، اما نمی شود نه نا امید
در صورتی که اتفاق نمی افتد. ای کاش این کلمات ارسال من متواضعانه دهان خود را با آن کشور به دست آورد از هم جدا، و وارد کردن وجدان مردم را به عنوان یک موج که به طور نامحدود منتشر.
برای برخی از زمان از هم اکنون افرادی مثل من مجبور به رها کردن جان خود را به شاخکهای از قدرت و جرم و جنایت سازمان یافته رکوع نیست. چند دهه پیش تبعیدیان سیاسی وجود دارد،
با بی رویه حفاظت که به برخی از بخش های سیاسی داده شد، ایجاد یک پتو معافیت از مجازات، پر از راه هایی برای دور زدن قوانین، تبعیدیان، جرایم سازمان یافته ایجاد شد.
ما نمی توانیم اجازه دهیم جنایتکاران وارد سیاست به سادگی برای جلوگیری از دستگیری، که تامین مالی مبارزات انتخاباتی خود را با پول حاصل از جرم. این موج بی پایان خشونت می شود، چرا که با این
آنها در تامین بودجه و حمایت از گروه های جنایتکار است که با آنچه که شما باید محتوای هرگز و در نتیجه ایجاد یک چرخه معیوب خشونت. من همه شما را به گوش دادن به سیگنال های آنها مواجه خواهد شد در طول راه، باز خود را
ارواح و شما را درک معنی آنها. زندگی خود را با استفاده از اصل که: "هرگز به دیگران چیزی است که شما نمی خواهید آنها را به شما انجام دهد." و هنگامی که انتخاب های خود را احساس می کنید چیزی قلب شما
می گوید و سعی کنید شاد باشند، بدون در نظر گرفتن وضعیت که خود را، و آگاهی که اغلب خوشبختی این است که در راه های ساده تر و جذاب نیست. من با درخواست از خدا به من از طریق این راهنمای نتیجه گیری
مسیر trilhei و نور در انتهای تونل به من نشان می دهد، به طوری که من می توانم زندگی ام را با کرامت است که همیشه به سعی از سر گرفته است. "این بود که در ماه مارس 2008، نوشته شده در یک مسافرخانه است. می گویند که خدا می خواست
نه تنها به من نشان داد نور در انتهای تونل، بلکه آن را روشن زندگی من است چون آن را به من نور ابدی است. خدا خیلی بیشتر از آنچه من می توانم تصور کنید و من می دانم که او به من بیشتر بدهد. هر یک از شما که می خواهید از طریق
زمان سخت، فقط به خدا شما و حضرت عیسی مسیح اعتماد، ارائه، زندگی خود را به او! در روز 07 این ماه من با خداوند آواز کر از یک آهنگ را برای من بیدار: "اعتماد به خدا، امید به خدا
و همه چیز به کار خواهد کرد، از "من این کار خودداری کنند حدود سی بار در گوش من شنیده می شود، و من به شما بگویم در حال حاضر:.! به خدا اعتماد به خدا و همه چیز کار خواهد کرد تسلیم زندگی خود را به او، عیسی مسیح و سالوادور،
از زندگی خود، بزرگی از زندگی خود را به او تحویل داده و اجازه دهید شما را راهنمایی او. دنبال خدا در روح و در حقیقت با تمام قلب خود و من مطمئن هستم که شما پیدا کردن آنچه شما به دنبال پیدا کنم صلح
به شما بگویم که من محل استراحت، سایه از خداوند متعال، جایی که پروردگار من به من تمام وقت هدایت، از طریق روح القدس او نشان داد! من از خدا تشکر کنم از این فرصت برای باز کردن زندگی من
و من امیدوارم که بسیاری از شما را به عنوان من، به لمس بسیاری دیگر. من می دانم که کلمات من گفت: امروز، هدایت روح مقدس در همه چیز من انجام می دهند، من می دانم که جان بسیاری را به خدا ذخیره کنید!
چه بسیاری از مردم را به نوبه خود در آورد و پادشاهی از بهشت، Christs کوچک خواهد شد که از طریق این فضای پردازش، جهان با شکوه خداوند ما عیسی پر! با تشکر از شما و گریس و صلح از پروردگار صدا همراه است�