Tip:
Highlight text to annotate it
X
کتاب سه فایل فصل TRIPLANETARY 16 SUPER-SHIP در عمل
دکتر فردریک Rodebush در کنترل پنل Triplanetary در نشست تازه
بازسازی فوق العاده کشتی، یک انگشت آماده بر دکمه های کوچک سیاه و سفید است.
در مواجهه با ناشناخته هر چند فیزیکدان بود، با این حال او whimsically در خود خندیدی
دوستان "چیزی، هر چه در آن است، به
رخ می دهد.
بویزی را خاموش است. آماده، Cleve کار را؟ "
"شلیک" laconically.
کلیولند همچنین قانون اساسی قادر به عمیق تر شدن صدا او احساسات را در زمان
استرس است.
Rodebush راند انگشت خود را، و فورا بیش از هر دو مردان آمد.
احساس شبیه به سرگیجه فوق العاده شدت یافته است، اما یک سرگیجه تا آنجا
فراتر از بیماری فضا بی وزنی
که احساس وحشتناک است فراتر از سرگیجه صرفا زمینی است.
خلبان ضعیف به سمت هیئت مدیره رسیده است، اما خود را دست سربی خودداری کاملا به
اطاعت از دستورات خود را از ذهن وضعیتی وخیم است.
در مغز او نوشتن، به جرم تکان دهنده از عذاب وصف ناپذیر بود، گسترش،
انفجار، تورم با فشار طاقت فرسا علیه جمجمه محصور آن.
مارپیچی های آتشین، laced با جریان، darting لنس های دمش سیاه و سفید و سبز، flamed
خود را درون چشم های ترکیدن.
جهان می چرخید و می چرخید در gyrations دیوانه در مورد او به عنوان او به reeled drunkenly
به پای خود، متناوب و پهن است. او سقوط کرد.
او متوجه شد که او در حال سقوط، در عین حال او نمی تواند به سقوط!
خرمن کوبی به طور گسترده، به grotesquely در عذاب، او دیوانه وار و کورکورانه در سراسر تلاش
اتاق، به طور مستقیم به سمت دیواره ضخیم فولاد.
نوک یک تار مو از کاه و پیزر مخصوص اندود و پوشش بام متلاطمش او را لمس دیوار و طول باریک
که مو تنها حتی خم به عنوان قدرت اندک خود را به توقف فوری
پوند صد و هشتاد و عجیب و غریب از جرم -
توده در حال حاضر به طور کامل و بدون سکون - که بدن او بود.
اما در نهایت مطلق از قدرت مغز انسان را به پیروزی بیش از جسمی خود را آغاز کرد
شکنجه می شود.
با نیروی اراده او مجبور بتواند خود را به دست برای به دست گرفتن خط زندگی، تقریبا
بی معنی به هوش ژولیده او، و از طریق آن مجسم کابوس از جهنمی
شکنجه او جنگیدند راه خود را به برد کنترل.
Hooking یک پا در اطراف یک استاندارد، او تلاش به ظاهر عظیم و افسرده
دکمه قرمز و سپس صاف بر زمین افتاد، ضعیف اما در موجی از آرامش و
شکر، به عنوان متصلب بدن خود احساس دوباره
پدیده های عادی وزن و اینرسی.
سفید، لرزان، به صراحت و آشکارا بیمار، در هر دو مرد در نیمه خیره
شگفت زده شادی.
«آن کار می کرد،" کلیولند با لبخند رنگ پریده او به عنوان بهبود به اندازه کافی صحبت می کنند، سپس
همگانی روندی به پای او. "آن ضربه محکم و ناگهانی، فرد!
ما باید به سرعت در حال سقوط - we'll شود نابود شدیم هنگامی که ما رسید!
"ما در حال سقوط در هر جایی آزاد باشید."
Rodebush، پیشامد بدی را در چشمان او، رفت به صفحه اصلی مشاهده و
اسکن آسمان. با این حال، آن را به عنوان بد نیست که من ترسیده بودم
آن ممکن است.
من هنوز هم می تواند تعداد کمی از صورتهای فلکی، شناسایی حتی اگر همه آنها
خیلی بد شکل داده است.
این بدان معنی است که ما نمی توانیم بیش از چند سال نوری یا بیشتر به دور از
منظومه شمسی است.
البته، از آنجایی که ما هم کمی محوری، عملا تمام انرژی و زمان ما
در بیرون از جو گرفته شده است.
حتی در آن، هر چند، it'sa چیز خوبی است که فضای خلاء کاملی نیست، یا ما
می شده اند روشن از جهان در این زمان است. "
؟
چه چیزی شما در مورد صحبت کردن؟ غیر ممکن است!
ما کجا هستیم، به هر حال؟ سپس ما باید میلیون ....
آه، من را ببینید! "
کلیولند بانگ زد، تا حدودی متناقض، به عنوان او را به بشقاب خیره شد.
"راست است. ما در تمام سفر - در حال حاضر "است.
Rodebush پاسخ داد.
"ما کاملا ثابت نسبت به Tellus، از آنجایی که ما ساخته شده است که هاپ بدون
سکون.
ما باید به دست یکی از صد درصد خنثی سازی - صد نقطه آه، آه آه
آه، آه - که ما کاملا انتظار.
بنابراین ما باید بلافاصله متوقف کرده اند که سکون ما
دوباره بازسازی شد.
در ضمن، "ذاتی" است که سرعت اصلی، قبل از inertialess سرعت،
فرض کنید ما می تواند آن را - در حال رفتن به معرفی مقدار زیادی از عوارض، اما ما
لازم نیست که نگرانی در مورد آنها در حال حاضر است.
همچنین، این که در آن ما است که من نگران کننده نیست - ما می توانیم اصلاحات به اندازه کافی
ستاره های تشخیص برای پیدا کردن که در جهت کوتاه - وقتی ".
"درست است، بیش از حد است.
ما دو سال نوری دور از خانه. شما فکر می کنم شاید که ما دو سال بزرگتر
از ما ده دقیقه پیش بود؟ جالب پایانی ندارد - و به طور مشخصی
امکان پذیر است.
شاید حتی احتمال - من نمی دانم - بوده است بحث های زیادی در آن وجود دارد
تئوری، و تا آنجا که من می دانم که ما نخستین کسانی بودند که تا به حال شانس به اثبات
یا آن را رد مطلقا.
اجازه می گرده به Tellus و پیدا کردن، در حال حاضر است. "
خواهیم کرد که، بعد از کمی بیشتر تجربه.
ببینید، من تا به حال به هیچ وجه قصد دادن چنین فشار طولانی.
من که قرار بود به پرتاب سوئیچ ها در داخل و خارج است، اما شما می دانید چه اتفاقی افتاده است.
با این حال، یک چیز خوب در مورد آن وجود دارد - آن را به ارزش دو سال زندگی کسی به
حل و فصل چیزی که نسبیت زمان قطعا یکی از راه های دیگر است. "
"من در آن است.
به اندازه کافی برای رسیدن به Tellus، من اما می گویند، ما مقدار زیادی از قدرت ما فوق العاده موج
فکر می کنم. قرار دادن خورشید و در ارتباط با
Samms. "
"بیایید کار بر روی این کنترل ها برای اولین بار، بنابراین ما چیزی به گزارش داشته باشند.
خارج به محل here'sa خوب سعی کشتی - هیچ چیز در راه "است.
"همه حق با من است.
اما من می خواهم برای پیدا کردن اینکه آیا من دو سال بزرگتر از من فکر می کنم من هستم یا نه! "
سپس به مدت چهار ساعت کشتی فوق العاده بزرگ از طریق paces خود را قرار دهید، فقط به عنوان تست
خلبانان چک کردن بر روی تمام جزئیات عملکرد هواپیما های جدید و
طراحی رادیکال.
آنها دریافتند که سرگیجه وحشتناک را می تواند تحمل، شاید حتی در زمان فتح
به عنوان فضا، بیماری می تواند، فتح یک اراده قوی در بدن سالم است و خود را
انتقال جدید امکانات که حتی Rodebush تا به حال تصورش را داشتند.
در نهایت، حیاتی آنها به سوالات پاسخ داده شده، و آنها که خود را قدرتمند ترین
فوق العاده پرتو ارتباط به سمت ستاره زرد رنگ که به آنها می دانستند بود قدیمی
سل.
"Samms ... Samms." کلیولند به آرامی و به طور مشخصی صحبت می کرد.
: "Rodebush و کلیولند از فضا خوردن Wampus 'گزارش، در حال حاضر به طور مستقیم در خط
با بتا Ursae Minoris از خورشید، فاصله دو نقطه دو سال نوری.
این شش گروه از لوله ها در tightest پرتو خود را، LSV3 را به ما برسد.
انسداد تماس از نوع غیر منتظره ای شدید بیماری فضا، همه چیز کار می کرد
زیبایی، حتی بهتر از هر کدام از ما جرأت را به این باور است.
چیزی است که ما می خواهیم به حق دور وجود دارد - که ما رفته چهار ساعت و برخی از
؟ دقیقه عجیب و غریب، و یا بهتر از دو سال او به Rodebush تبدیل شده و در ادامه:
"هیچ کس نمی داند با چه سرعتی این سفر فوق العاده موج است، اما اگر آن را به همان سرعتی که ما می رود
بیرون آمدن از آن را ندارد خزنده. من او را بدهد و سپس از حدود سی دقیقه
تیراندازی در یکی دیگر از ...
اما، از وقفه در سخن گفتن کلیولند، چهره مراقبت زده از ویرژیل Samms ظاهر شد
نوک تیز و روشن بر بشقاب و صدای او curtly از سخنران جامعی.
"خدا را شکر که شما هنوز زنده ام و دو بار که کشتی کار می کند!" او بانگ زد.
"شما شده ام رفته چهار ساعت، یازده دقیقه و چهل و یکی از ثانیه، اما هرگز
در مورد نظریهپردازی انتزاعی ذهن.
به عقب بر گردیم، پیتزبورگ، به همان سرعتی که شما می توانید درایو.
که رگ Nevian و یا یکی دیگر مثل او تصفیوی این شهر، و نابود کرده است
نیمی از ناوگان در حال حاضر! "
"ما به آنجا خواهید بود در نه دقیقه!" Rodebush جامعی را به فرستنده.
"دو تا از اینجا به جو، چهار از جو به پایین تپه، و سه
برای خنک کردن.
اطلاع به چهار خدمه تغییر - همه ما برداشت از.
آیا کس دیگری نیاز ندارد. کشتی، تجهیزات و تسلیحات آماده هستند! "
دو دقیقه به جو؟
فکر می کنم شما می توانید آن را انجام دهد؟ "کلیولند پرسیده می شود، به عنوان Rodebush بدبختانه
قدرت و همگانی روندی به کنترل پنل. "ممکن است، هر چند، در آن است.
"ما می توانیم آن را در کمتر از آن انجام دهد اگر ما مجبور بودیم.
ما به ندرت هر قدرت استفاده از در بیرون می آید، و من قصد استفاده از کاملا زیادی رفتن
به پشت، "فیزیکدان توضیح داد: به سرعت در حال، او به عنوان صفحة که تعیین
فلش خود را درس می کند.
سوئیچ های کارشناسی ارشد و پرتاب شد چنگال از inertialessness را دوباره دروغ را
آنها - اما ضعیف تر تا حد زیادی این زمان بیش از هر زمان دیگری قبل از - و بر صفحات مواظب خود آنها
مشهود عینک توسط چشم انسان دیده می شود پیش از این هرگز.
پرتو فوق با دید heterodyned آن، با هر سرعت نمی تحریف
هنوز به دست آمده، به عنوان اشعه اتر منتقل شونده از طریق نور است.
تبدیل به نور فقط در صفحه آن را نشان داد، پیشرفت خود را واقعا به عنوان اینکه
آنها سفر کرده بود در یک سرعت در شرایط عادی مایل بیان می شود
در هر ساعت.
ستاره زرد که خورشید خود را از آسمان جدا شده و همگانی روندی به سمت
آنها، تورم به وضوح، momently، به غول خیره کننده از نور سفید تولید کنند.
و نسبت به آنها را نیز پرت زمین، بزرگ شدن با چنین سرعت نا معلوم
که کلیولند اعتراض ناخواسته، با وجود دانش خود را از عجیب و غریب
مکانیک کشتی که در آن بودند.
"آن را نگه دارید، فرد، آن را نگه دارید! راه سپاس! "او بانگ زد.
"من با استفاده از تنها چند هزار کیلوگرم محوری، و من که به محض قطع
جو لمسی، مدتها قبل از او حتی می توانید شروع به گرم کردن، "Rodebush شرح داده شده است.
"بد به نظر می رسد، اما ما بدون شیشه متوقف شود."
"چه می خواهید با این نوع پرواز، فریتس تماس بگیرید؟
کلیولند پرسید. "چه چیزی در مقابل" بی اثر "؟"
نام "Damned اگر من می دانم.
نه، من حدس می زنم. نور؟
نه ... چگونه «آزاد» باشد؟ "" بد نیست.
مانور "آزاد" و "خنثی"،؟
OK "
پرواز "آزاد"، و سپس، کشتی فوق آمد از او به سرعت عملا نامحدود به
توقف تقریبا آنی در خارجی ترین لایه بسیار نازک از
جو زمین.
توقف او بود، اما لحظهای. جبر ترمیم، او در تیز کاهش یافته است
زاویه رو به پایین است.
بیش از کاهش یافته است و او رو به پایین با یک باتری کامل از پروژکتور مجبور شد؛
پروژکتور رانده طراحی ژنراتور آهن.
به زودی بر سر هیل، که صفحه نمایش بنفش را در یک کلمه رفت بودند.
شعله ور سفید خیره کننده از اصطکاک جو که از طریق آن او بود
بویزی پاره شده راه خود را آهسته به طور ناگهانی او به عنوان نزدیک شدن به زمین، غوطه وری نسبت به
سطح دریاچه مصنوعی کوچک اما عمیق در زیر صحن فولاد هیل.
به آب های سرد کبوتر فضای کشتی، و حتی قبل از آنها می تواند بر او بسته،
آب فشان خشم از بخار و آب جوش فوران به عنوان آلیاژ خیره منصرف
گرما به مایع خنک کننده.
بی وقفه سه دقیقه لازم آهسته راه خود را به هم کشیده میشوند، اما
در نهایت آب جوش را متوقف و Rodebush کشتی از دریاچه پاره و
او را به درگاه خمیازه از حوض او پرتاب شد.
از درهای عظیم airlocks، باز و در حالی که خدمه کامل از مردان برداشت
هول هولکی روی با تجهیزات شخصی خود به صحبت Samms، صادقانه به
دو دانشمند در اتاق کنترل.
"... و حدود نیمی از ناوگان است که هنوز در هوا است.
آنها در حمله نیست، آنها فقط تلاش برای نگه داشتن او را از انجام این کار بسیار آسیب بیشتر
تا زمانی که شما می توانید به آنجا برسیم.
چگونه در مورد شما برخاست؟ ما می توانیم به شما راه اندازی دوباره - آهنگ
رفته - اما شما به کار گرفته او را به راحتی به اندازه کافی در آینده "؟
"این همه تقصیر من بود" Rodebush پذیرفته شده اند.
"من تا به حال هیچ ایده است که زمینه را فراتر از بدنه گسترش است.
خواهیم او را بر روی پروژکتور این زمان، هر چند، همان است که ما به ارمغان آورد او
- او را مانند یک دوچرخه دسته.
انفجار پروژکتور اشک چیز کمی است، اما هیچ چیز جدی.
آیا شما که پرتو پیتسبورگ برای من نشده است؟
ما آماده رفتن است. "
"در اینجا آن است که، Rodebush دکتر" صدا نورما آمد، و بر روی صفحه نمایش وجود دارد را دیدم
به نظر حوادث تعرق بالا که شهر محکوم است.
حوض خالی است و در برابر انفجار خود را مهر و موم شده است. "
"بدرود، و قدرت به لولههای شما!" صدای زنگ Samms آمد.
همانطور که در حال رواج داشت انفجار توانا و قدرت از رانندگی raved
پروژکتور، و جرم بسیار زیاد کشتی فوق العاده را از طریق پورتال به ضرب گلوله کشته و
به سمت بالا به استراتوسفر است.
از طریق فضای شکننده جهان بزرگ با عجله با سرعت در حال نصب و
در حالی که امید Triplanetary سوار به سمت شرق را مورد مطالعه قرار همیشه در حال تغییر Rodebush
صحنه نبرد را بر ورق او و صادر
دستورالعمل های دقیق برای متخصصان آموزش دیده منینگ در هر حمله و
سلاح دفاعی. اما Nevians منتظر نیست برای پیوستن به نبرد
تا زمانی که تازه واردان رسید.
آشکارسازهای حساس بودند - از عمل بیش از هزاران ناگفته مایل - و
فوق العاده صفحه نمایش از تپه قبلا توسط اشغالگران به عنوان تنها زمین مورد توجه قرار
منبع امکان پذیر است مشکل.
بنابراین خروج از بویزی رفته بود نه خسته شده اید، و این واقعیت که حتی
خود را با اشعه ترین نافذ می تواند او را به داخل خود را ببینید در حال حاضر با توجه به
Nevian فرمانده برخی خفیف نگرانی.
بنابراین به محض آن که جهان بزرگ بود که به سمت کارگردانی تعیین شد
پیتسبورگ رزمناو به شکل ماهی از درجه اعتبار ساقط رفت به عمل است.
بالا در استراتوسفر، به سرعت به سمت شرق، توده عظیم بویزی
ناگهان آهسته، با وجود اینکه پروژکتور تلاش خود را slackened بود.
کلیولند، چشم بر ساینده تداخل ها و نمودار های اسپکتروفوتومتر، انگشتان
پرواز بر فراز کلید های ماشین حساب، خندیدی به عنوان او به سمت Rodebush تبدیل خواهد شد.
درست همان طور که شما فکر می کنید، قول فروشنده فوق العاده باند.
C4V63L29. باید من به او کشش بدهید؟ "
هنوز رتبهدهی نشده است، اجازه دهید او را احساس کمی قبل از ما نزدیک مجبور.
ما باید مقدار زیادی از جرم است. آنچه که او زمانی که من را فشار کامل بر روی
پروژکتور.
به عنوان قدرت کامل از کشتی زمینی مورد استفاده قرار گرفت Nevian عقب مانده مجبور شد،
دور از شهر، تهدید علیه درایو کامل از هر پروژکتور خود را.
به زودی، با این حال، پیش دوباره چک شد، و هر دو از دانشمندان به عنوان خوانده شده
دلیل بر صفحات خود را. دشمن قرار داده بود میله reenforcing از
قدرت فوق العاده ای.
سه تن از اعضای fanwise فشرده سازی از پشت سر او می گسترانیم، فرح بخش خود را در برابر
پایین کوه، در حالی که یک پرتو تراکتور بزرگ به طور مستقیم رو به پایین طرد شد، برگزاری
در گرفتن نشکن سیلندر زمین گسترش عمیق را به سنگ بستر است.
"دو می تواند در آن بازی بازی!" و Rodebush سوار کردن پرتوهای مشابه، و رو به جلو
رسیدن به تراکتور نیز هست.
"خودتان تسمه در جامد، همه!" او در هشدار عمومی صدا.
"چیزی را به جایی به زودی، و هنگامی که آن را خواهیم تکان خوردن!
و تکان خوردن وعده داده شده در واقع به زودی می آیند.
Prodigiously عظیم و قدرتمند به عنوان Nevian، بویزی حتی جرم
و قوی تر و به عنوان انرژی در حال حاضر زیادی تغذیه تراکتور،
کوتاه زنانه، و پروژکتور به آن مطرح شد
غیر ممکن حداکثر، کشتی دشمن به سمت بالا پرتاب شده بود، عقب و که
زمین پیش رو با یک جهش محدوده که تهدید به فشار حتی توانا و او را به ضرب گلوله
عضو دارد.
میله های لنگر Nevian و شکسته نباشد، آنها به سادگی کشیده بود تا استوانه های گسترده ای از
سنگ جامد که anchorages خود را تشکیل داده بود.
"او با شتاب در حال حاضر!
Rodebush سرش داد زدم و حتی در حالی که بهمن سنگ در حال سقوط بود دفن
حومه شهر کلیولند اشعه تراکتور بر ماهی پرنده جامعی کشیده و
آزمایشی است.
نه Nevian در حال حاضر مخالف به درک به نظر می رسد.
دو متخاصم فوق العاده-dreadnoughts darted نسبت به یکدیگر، و از مهاجم
آب گرفتگی در خارج وجود دارد کدورت ترس قرمز سیر که تا ان زمان به معنای عذاب از همه
چیزهایی Solarian.
آب گرفتگی و جهان بسیار زیاد از امید بشریت در ابری گسترش آن فرا
تاریک redly غیر قابل نفوذ است. اما طولانی برای.
Triplanetary فوق العاده کشتی افتخار دفاع زمینی معمولی بود، اما
روکش در صفحه بعد از صفحه نمایش فوق العاده ارتعاش: دیوار بی تعقل، درست است،
اما موانع غیر قابل نفوذ به هر موج غیر دوستانه است.
صفحه نمایش خارجی حجاب قرمز Nevians را چسبیده خرج، لیس greedily
در هر اینچ مربع حوزه محافظ از زور، اما قادر به پیدا کردن یک
باز که از طریق آن بر فولاد زره بویزی تغذیه.
"دریافت - راه برگشت! بازگشت به عقب و کمک پیتسبورگ! "
Rodebush پرتو ارتباط فوق العاده را از طریق تیره به ابزار راند
دریاسالار زمینی برای بازمانده از کشتی های جنگی ناوگان - قوی ترین آن
واحد بود - خود را به جلو پرتاب، به که تخریب قرمز غرق است.
"هیچکدام از شما یک دوم در این زمینه قرمز به طول انجامد.
و مراقب در زمینه بنفش خیلی زود - it'll بدتر از این باشد.
ما می توانیم آنها را به تنهایی اداره کند، من فکر می کنم، اما اگر ما نمی تواند، هیچ چیز در سیستم وجود دارد
است که می تواند ما را! "
و در حال حاضر صفحه نمایش منفعل تا کنون کشتی فوق العاده فعال شد.
در 1 نامرئی، آن را به تب و تاب بودن در نور بنفش شدید آغاز شد، و به عنوان تب و تاب بودن
روشن به شدت غیر قابل تحمل سپر کروی کل شروع به افزایش
در اندازه.
بیرون از کشتی فوق العاده را به عنوان یک مرکز، سطح پیشرفت خود را از seething رانده
انرژی تیره قرمز سیر به عنوان یک موج در یا از کوره حرارت انفجار مصرف مصرف
ابری از دانه های برف در هوای بالای گنبد آن.
نه بود غبار مرگ قرمز تمام بود که مصرف.
ژیان که بین سطح و پوست زره پوش از بویزی چیزی وجود دارد.
هیچ باقی مانده، جو، هیچ بخار، هیچ اتم از ماده مواد -
اولین بار در تجربه زمینی که یک خلاء مطلق که تا کنون حاصل شده بود!
به سرسختانه مسابقهای هر پا راه از دست داده، مه Nevian عقب نشینی قبل از
حوزه بنفش پوچی blow me away] فوت کن منو به کنار.
برگشت و پشت به آن سقوط کرد، ناپدید در مجموع از تمام فضا به عنوان بنفش
جزر و مد کشتی دشمن را فرا گرفته، اما از ماهی پرنده کاملا ناپدید نشده است.
صفحه نمایش سه گانه او را دیدم به شکوه و جلال خشمگینانه لامپ های رشته ای و او وارد
صدمه ندیده است که حوزه پوچ، که بلافاصله به فوق العاده فرو ریخت
بیضی، دراز، در هر تمرکز کشتی متخاصم دیوانه وار از فضا.
سلاح - سپس در این لوله خلاء به دوئل تماشایی از سلاح های فوق العاده برپا شد
ناتوان در هوا، اما در فضای خالی کشنده است.
پرتوهای اشعه ایکس، و میله از تایتانیک برق smote crackingly در برابر فوق العاده صفحه نمایش
به همان اندازه قادر است.
زمان پس از زمان هر مسابقه وسعت طیف با هر خود را زد
در دسترس فوق العاده زور، تنها برای پیدا کردن تمام کانال های بسته شده است.
دقیقه مبارزه وحشتناک در ادامه، پس از آن:
"کوپر، Adlington، اسپنسر، داتون" Rodebush به فرستنده خود را به نام.
"آماده؟
می تواند او را فوق العاده، بنابراین من قصد دارم بر روی باندهای کلان دست نزنید.
همه چیز شما باید به زودی به عنوان بنفش من سقوط را به او بدهید.
برو! "
در کلمه سد بنفش رفت و با یک تصادف به عنوان اخلال در
جهان جو با عجله را از درجه اعتبار ساقط است.
و از طریق طوفان به ضرب گلوله کشته مرگبارترین سلاح های مادی وجود دارد
Triplanetary.
اژدر - غیر آهنی، فوق العاده به نمایش، پرتو بالن اژدر اتهام
موثر ترین اشکال از تخریب ماده برای انسان شناخته شده است.
کوپر کپسول های گاز نافذ خود را از پرتاب، Adlington خود را چند شکلی آهن اتمی
بمب، اسپنسر فنا ناپذیر خود را ضد زره پرتابه، و داتون خود را
فلاسک shatterable اصل
خوردگی - مایع چسبنده و رنگ ورو رفته از قدرت از جمله وخیم است که تنها یک Solarian نادر
عنصر می تواند از آن داشته باشد.
ده، بیست، پنجاه، صد به سرعت ماشین آلات اتوماتیک پرتاب شد می تواند
راه اندازی آنها و Nevians آنها را دشمنان خفیف.
اندازه اندازه صفحه نمایش خود را کاملا به عنوان کسانی که از بویزی قادر است.
اشعه مخرب Nevians ها بی خطر از سپر خود را انداخت، و
صفحه نمایش استادانه درست شده Nevians، در اثر توسط اژدر خنثی شده،
به مانع پیشرفت آنها ناتوان است.
هر یک از پرتابه باید نیازهای شود گرفتار شده و خرد شده به صورت جداگانه توسط پرتوهای ترین
شگرف قدرت و در حالی که یکی بود که ده ها تن از انهدام بیشتر شد عجله به
حمله کند.
سپس در حالی که پیچش، dodging مهاجم بود پر رفت و آمدترین کوچک اما بی امان
ناوشکن، Rodebush راه اندازی سنگین ترین سلاح خود را.
ماکرو، پرتوهای!
streamers شگرف شعله به رنگ سبز مایل به آبی که وحشیانه از طریق دوره پس از پاره
دوره صفحه Nevian!
دندان های نیش بدخواه، هدایت چنین با قدرت و سرعت که آنها را به گاز گرفتن
دیوارهای بسیار بلندی از رگ دشمن قبل از دوزیستان می دانستند که پوسته های دفاعی آنها
نیروی سوراخ شده بود!
و صفحه نمایش اورژانس مهاجمان به همان اندازه بیهوده است.
رشته بعد از فرستاده شد، تنها به شعله ور شدن وحشیانه از طریق طیف و
رفتن به سیاه و سفید.
Outfought در هر نوبت، Nevian دیوانه وار در حال حاضر dodging همگانی روندی دور در
پرواز بی پروا، تنها به توقف متناوب، و توفنده به عنوان کلیولند به ارمغان آورد
او را با پرتو تراکتور میخ.
اما Tellurians برای یادگیری که Nevians ها برگزار شد، در ذخیره به معنای عقب نشینی است.
تراکتور جامعی - قیچی کردن مستقیما توسط یک هواپیما سوزان از زور - و ماهی
رزمناو شکل از دید کلیولند پژمرده شده است، فقط به عنوان بویزی ناپدید شده بود
از صفحات رابط رادیو
مرکز در تپه، زمانی که وی راه اندازی شد.
اما با این وجود صفحات در اتاق کنترل می تواند Nevian را نگه ندارد، او نمی
ناپدید فراتر از کن راندولف، در حال حاضر افسر ارتباطات در کشتی فوق العاده است.
، هشدار داده و تحقیر خود را از دست دادن یک رگ سرعت از صفحات خود را در
رادیو مرکز شد او هم اکنون آماده هر شرایط اضطراری است.
بنابراین عنوان Nevian به راندولف 's جاسوسی اشعه گریخت او برگزار شد، به طور خودکار در پشت آن
به عنوان خروجی از دوازده بانک های خاصی از لوله های قدرت محور از آهن وجود دارد؛
و به این ترتیب بود که Earthmen کینه توز
بلافاصله همراه از خط Nevians پرواز را دیدم.
Inertialess در حال حاضر، این مساله به طور خلاصه از زمان به زمان به فعال کردن خدمه به انس گرفتن
خود را به احساس، Triplanetary فوق العاده کشتی را دنبال
مهاجم، برخورد از طریق خلاء با سرعت غیر قابل تصور.
"او راحت تر از من فکر کردم او خواهد بود،" کلیولند grunted، خیره به
بشقاب.
"من فکر می کردم او چیزهای بیشتری، بیش از حد" Rodebush موافقت، "اما من حدس می زنم Costigan
تقریبا همه چیز آنها تا به حال را.
اگر چنین است، با همه چیزهای خود ما و بسیاری از خودمانی علاوه بر این، ما باید قادر به
آنها.
داده کانوی نشان داد که آنها خنثی سازی تنها بخشی از جبر - اگر آن را
صد در صد خواهیم گرفتن هرگز آنها را اما isn't - وجود دارد و آنها "!
"و این بار من قصد دارم او را نگه دارید و یا سوختن ژنراتور ما تلاش،
کلیولند اعلام کرد، ظالمانه است. "آیا شما همراهان پایین وجود دارد قادر به تحمل
خودتان هنوز؟
زیبا! شروع به پرتاب از قوطی های شما! "
سخت جانبازان به فضا، همه، دیگر افسران خاکی مبارزه کرده بود
حالت تهوع وحشتناک از inertialessness، فقط به عنوان Rodebush و کلیولند انجام داده بود.
دوباره ژیان سبز کلان پرتوهای پاره در رزمناو پرواز، دوباره همان شکست ناپذیر
قاب دو فضا کشتی shuddered sickeningly به عنوان کلیولند خود را محکم
تراکتور میله، دوباره بسیار بالن
اژدر با باری از مرگ و نابودی خود را نقش برآب است.
و دوباره برش Nevian هواپیما از زور در پرتو تراکتور بویزی کاهش داد، اما
در این زمان دستگاه کشش توانا راه نمی دهد.
درخشان و تف کردن تنش جرقه بالا، هواپیما کمی عمیقا به میله سمج
از انرژی است.
روشن تر، ضخیم تر و طولانی تر رشد تخلیه به عنوان هواپیما مثل خوره به جانم کشید
و قدرت، اما در نسبت مستقیم به آن قدرت رشد میله بزرگتر، چگال، و همیشه
سخت تر به کاهش است.
بیشتر و واضح تر نمایش اتش بازی تبدیل شد، تا ناگهان تمام تراکتور
میله ناپدید شد.
در همین لحظه انفجار شعله غیر قابل تحمل فوران از پهلو بویزی و
تمام تار و پود زیادی از او را تکان داد و تحت نیروی فوق العاده quivered
انفجار.
"راندولف! من آنها را نمی بینم!
آیا آنها حمله و یا در حال اجرا؟ "Rodebush خواستار است.
او برای تحقق چه اتفاقی افتاده بود.
"در حال اجرا - سریع!" "به همان اندازه خوب شاید، اما خط خود را دریافت کنید.
Adlington! "
"در اینجا" "خوب!
ترس بود تو رفته بودی - که یکی از بمب های شما بود، شد و آن را "؟
"بله. خوب، فقط در داخل صفحه نمایش راه اندازی شد.
چگونه می توانست آن را منفجر نمی بینم مگر اینکه چیزی گرم و سخت آن زده
لوله، آن است که زمان زیادی را به منفجر شدن نیاز دارند.
چیز خوبی از آن نمی تواند خاموش هر چه زودتر، و یا هیچ یک از ما به اینجا بوده است.
آن را به عنوان، منطقه شش به خوبی در انجام شده است، اما bulkheads برگزار آسیب به شش است.
چه اتفاقی افتاده؟ "
"ما نمی دانیم که دقیقا. هر دو ژنراتور در پرتو تراکتور رفت
است.
در ابتدا، فکر کردم که تمام شد، اما neutralizers من مرده و من نمی دانم چه
دیگر. هنگامی که G-4 رفتیم بیرون همجوشی باید
کوتاه neutralizers داشته باشند.
آنها یک ظرف غذا را سوزانده باید یک سوراخ به ششم لوله.
کلیولند و من پایین آمده و همه ما در اطراف خواهیم نگاه کنید. "
در پوشیدن فضای مناسب، دانشمندان خود را به محفظه آسیب دیده اجازه
از طریق airlocks اورژانس، و چه منظره ای که دیدم!
دیوارهای بیرونی و درونی هر دو زره آلیاژ دمیده شده توسط نیروی افتضاح بود
انفجار. صفحات دندانه دار آویخته زشت، خم، پیچ خورده و
خراب است.
لوله اژدر بزرگ، با آن ماشین آلات اتوماتیک پیچیده شده بود
رانده خشونت عقب مانده و انباشت اشیاء بدست آمده در سردرگمی شنیع علیه پشتوانه دراز کشیده
bulkheads.
عملا چیزی به کل کل در محفظه باقی مانده است.
"هیچ چیز بسیار ما در اینجا می توانید انجام دهید، Rodebush گفت: در نهایت، از طریق فرستنده خود.
به عدد چهار ژنراتور به نظر می رسد. "
آن اتاق، هر چند انفجار از بیرون نمی شود، کاملا شناخته شده بود
به طور موثر نابود شدیم از درون.
این بود هنوز stiflingly گرم و هوای آن هنوز reeking با بوی سوختن
روان کننده، عایق و فلز و طبقه خود را به نصف توده نیمه مذاب پوشش داده شد
چه زمانی به ماشین آلات حیاتی بوده است.
با سوختن از میله های مولد انرژی از هم پاشیده
آهن چند شکلی هیچ خروجی بود، و ساخته شده بود تا آن را از طریق آن شکسته بود
عایق و سیل غیر قابل مقاومت
قدرت را از طریق همه موانع در مسیر خود را به خنثی را شکافته بود.
"HM ... متر ... متر است. باید به حال به صورت خودکار بسته کردن -
جزئیات ما مشرف "Rodebush، mused در.
"برق می تواند این مسائل را در اینجا بازسازی، هر چند - که سوراخ در بدنه است.
چیز دیگری. "" من چیزی از آن دیگری، می گویند: "
مهندس ارشد grizzled به توافق رسیدند.
او تمام قدرت کروی خود را از دست داده است - نگه دارنده یک تراکتور با این کشتی در حال حاضر
در درون او خاموش است. بازگشت به نزدیکترین فروشگاه Triplanetary
ما، من می گویند. "
"دوباره، رئیس" کلیولند توصیه مهندس.
"هیچ کدام از ما زندگی می کنند به اندازه کافی برای رسیدن به آنجا است.
ما نمی توانیم سفر inertialess تا تعمیرات ساخته می شوند، بنابراین اگر می توان آنها را ساخته نشده است
بسیار سفر، این خیلی بد است. "
"من نمی بینم که چگونه ما می توانیم جک ما را حمایت ..." مهندس مکث، سپس در رفت: "اگر
شما نمی توانید به مریخ و یا Tellus، چگونه در مورد برخی از سیاره ای دیگر به من بدهد؟
من در مورد جو، و یا در مورد هر چیزی اما جرم اهمیتی نمی دهند.
من می توانم او را سفت در سه یا چهار روز اگر من می توانم نشستن بر روی چیزی به اندازه کافی سنگین
برای برگزاری جک و پرس های ما، اما اگر ما به خدعه و فریب درست کردن فضای گهواره اطراف
کشتی خودش یک مدت طولانی - ماه، احتمالا.
در دست یک سیاره یدکی کردم، دارید؟ "
"ما ممکن است داشته باشد، که در آن،" Rodebush پاسخ تعجب آور است.
"چند ثانیه قبل از ما درگیر ما به سمت خورشید را علامت می زنیم با حداقل دو
سیارات یافت میشود.
من فقط گرفتن بود آماده به آنها طفره رفتن هنگامی که ما قطع neutralizers، به طوری که آنها باید
در جایی نسبتا نزدیک - بله، خورشید، حق وجود دارد بیش از وجود دارد.
و نه رنگ پریده و کوچک اما نزدیک، در مقایسه با صحبت کردن.
ما را به اتاق کنترل و پیدا کردن اطلاعات در مورد سیاره. "
خورشید عجیب و غریب به سه کودکان بزرگ و به راحتی قرار گرفته بود، و
مشاهدات نشان داد که فلج فضا کشتی می تواند نزدیک ترین از اینها را در رسیدن به
حدود پنج روز.
قدرت بود بنابراین به پروژکتور رانندگی، و هر دانشمند تغذیه
برق، مکانیک و خم به کار تعمیر ژنراتور خراب؛
بازسازی آنها را به تحمل هر بار که
مبدل احتمالا می تواند بر آنها قرار داده است.
به مدت دو روز بویزی راند، سپس شتاب او معکوس شد، و در نهایت
فرود بر منع، خاک و صخره ای از این جهان عجیب به اجرا درخواهد شد.
بزرگتر از زمین بود، و از گرانش تا حدودی قوی تر است.
اگر چه آب و هوای آن به تلخی سرد بود، حتی در طی روز کوتاه مدت آن، آن را حمایت
پوشش گیاهی انبوه اما عجیب و غریب.
اتمسفر این قمر، در حالی که غنی به اندازه کافی اکسیژن و واقعا نمی سمی، شد تا با رتبه
indescribably متعفن بخارات که به ندرت نفس بکشند.
اما این چیزها ناراحت مهندسین نیست.
پرداخت بدون توجه به درجه حرارت و یا به مناظر و بدون انتظار برای مواد شیمیایی
تجزیه و تحلیل از هوا، مکانیک فضای مناسب همگانی روندی به انجام وظایف خود و در
فقط کمی زمان بیشتری نسبت به شده بود
ذکر شده توسط مهندس ارشد بدنه و قاب غول کشتی فوق العاده بود به عنوان
از قدیم ثابت قدم به عنوان. "همه حق، قول!" بالاخره آمدند
خوش آمدید کلمه.
"شما ممکن است او را امتحان کنید با هاپ سریع در سراسر این جهان قبل از عازم شدن
جدی است. "
بر اساس انفجار شدید از پروژکتور او رگ همگانی روندی پیش رو، و زمان پس از
زمان، به عنوان Rodebush جرم خود را بر تراکتور پرتو یا بالابرنده فشار خون، مهندسان پرتاب
در پی بیهوده برای هر نشانه ای از ضعف است.
نیمه سیاره عجیب girdled و شدیدترین آزمون های گذشته بی وقفه، Rodebush
رسیده است برای سوئیچ خنثی خود را.
رسید و متوقف شد، زبانم بند آمده، برای نور بنفش درخشان به فنر بود.
بر پانل و زنگ زنگ زد مصرانه.
"جهنم!"
Rodebush به ضرب گلوله از پرتو کاوش در امتداد خط آشکارساز و gasped.
او خیره، دهان باز، پس از آن فریاد زد: "راجر است، بازسازی سیاره خود را!
ایستگاه ALL! "