Tip:
Highlight text to annotate it
X
فصل 26
پس از برگزاری انتخابات Jurgis در Packingtown ماند و شغل خود را نگه داشته است.
بی قراری بود برای شکستن حفاظت پلیس از مجرمان ادامه دارد و
آن را به او به نظر می رسید به بهترین وجه "غیر روحانی پایین" برای زمان حال.
او نزدیک به سه صد هزار دلار در بانک بود ، و خود ممکن است در نظر گرفته
حق تعطیلات ، اما او کار آسان ، و نیروی عادت او را در آن نگه داشته است.
علاوه بر این ، مایک اسکالی ، چه کسی به او مشورت ، او را توصیه کرد که چیزی ممکن است "به نوبه خود"
قبل از اینکه طولانی است. Jurgis کردم خود را در یک
boardinghouse با برخی از دوستان هم مشرب.
او در حال حاضر Aniele نپرسید ، و متوجه شدند که Elzbieta و خانواده اش بود
در مرکز شهر رفته ، و بنابراین او هیچ فکر بیشتر به آنها داد.
او با مجموعه ای جدید ، در حال حاضر ، همراهان جوان ازدواج نکرده بودند که رفت "ورزشی"
Jurgis مدتها پیش ریخته گری شده بود لباس کود خود را ، و از آنجا که رفتن به سیاست او
donned کتانی یقه و کراوات قرمز چرب.
او تا به حال برخی دلیلی برای فکر لباس خود ، برای او در مورد یازده ساخت
دلار در هفته جاری ، و دو سوم از آن ، او ممکن است بر لذت خود را تا کنون که بدون صرف
دست زدن به پس انداز خود را.
گاهی اوقات او را سوار پایین شهر با یک حزب از دوستان به تئاتر ارزان و
سالن های موسیقی و haunts دیگر که با آنها آشنا بودند.
بسیاری از سالن در Packingtown تا به حال میزهای بیلیارد ، و برخی از آنها کوچه بولینگ ،
بدان معنی است که او می تواند شب خود را در قمار خرده صرف.
همچنین ، کارت و تاس وجود دارد.
یک بار Jurgis در شنبه شب را به یک بازی کردم و prodigiously به دست آورد ، و
چرا که او یک انسان را از روح او با بقیه ماند و این بازی ادامه داد تا
در اواخر بعد از ظهر یکشنبه و در آن زمان او "خارج" بیش از بیست دلار بود.
در شب های شنبه ، همچنین ، تعدادی از توپ به طور کلی در Packingtown داده باشد ، هر
مردی که "دختر" خود را با او ، را پرداخت نیم دلار برای یک بلیط ، و چند
دلار اضافی برای نوشیدنی در این دوره
جشن ها ، که تا سه یا چهار ساعت در صبح ادامه داشت ،
مگر تا با مبارزه شکسته است.
در طول تمام این مدت مرد و زن با هم رقص ، نیم stupefied با
هوسرانی و نوشیدنی. قبل از اینکه طولانی Jurgis کشف آنچه اسکالی
به حال چیزی به معنای "عطف است."
در ماه مه توافق بین هکرها و اتحادیه های منقضی شده ، و یک توافق نامه جدید
تا به حال برای امضا شود. مذاکرات قرار بود در تاریخ ، و حیاط
صحبت از اعتصاب کامل بودند.
مقیاس های قدیمی با مزد از مردان ماهر تنها برخورد کرده بود و از اعضای
اتحادیه کارگران گوشت حدود دو سوم مردان غیر ماهر بودند.
در شیکاگو ، این آخری را دریافت ، در بیشتر قسمت ها ، هجده و نیم سنت
ساعت ، و اتحادیه های آرزو را به کلی دستمزد برای سال آینده.
یافت شده تقریبا آنقدر بزرگ بود دستمزد آن را به عنوان نظر می رسید -- در این دوره از مذاکرات
افسران اتحادیه مورد بررسی قرار چک هم به مبلغ ده هزار دلار ، و
آنها دریافتند که بالاترین دستمزد پرداخت می شود
شده است چهارده دلار در هفته ، و دو کمترین دلار و پنج سنت ، و
به طور متوسط به طور کلی ، شش دلار و شصت و پنج سنت.
و شش دلار و شصت و پنج سنت به سختی بیش از حد برای یک مرد به نگه داشتن یک خانواده بود
در تاریخ ، در نظر گرفتن این واقعیت که قیمت گوشت لباس نزدیک به پنجاه در هر افزایش یافته بود
صد در پنج سال گذشته ، در حالی که
قیمت گوشت گاو در سم "به همان اندازه کاهش یافته بود ، به نظر می رسید که
هکرها باید قادر به آن پرداخت ، اما هکرها تمایلی به پرداخت آن بودند -- آنها
تقاضای اتحادیه را رد کرد ، و برای نشان دادن اینکه
هدف آنها بود ، یک یا دو هفته پس از توافق تمام آنها دستمزد
در حدود هزار نفر به شانزده و نیم سنت ، و گفته شد که پیر مرد
جونز به حال قول داد آنها را به پانزده قرار دهید قبل از او رو از طریق.
یک میلیون و نیمی از مردان در این کشور به دنبال کار ، صد وجود دارد
هزار نفر از آنها را راست در شیکاگو و هکرها به اجازه مارس استوارت اتحادیه
به مکانهای آنها و اتصال آنها را به یک
قراردادی که آنها را چند هزار دلار در روز را از دست بدهد برای یک سال؟
فایده ای ندارد!
همه این بود در ماه ژوئن و قبل از اینکه طولانی این سوال بود به یک همه پرسی در را مشاهده کنید
اتحادیه ها ، و تصمیم گیری برای یک اعتصاب بود.
این همان در تمام شهرهای خانه بسته بندی شده بود و ناگهان روزنامه و
عمومی بیدار تا رو به منظره وحشتناک قحطی گوشت.
انواع درخواست ها برای تجدید نظر ، ساخته شد ، اما هکرها لجوج بودند ؛
و تمام شد در حالی که آنها کاهش دستمزدها ، و عنوان کردن محموله های گاو ، و
عجله در واگن بارهای از لحاف و تشک و تختخواب تاشو.
بنابراین ، مردان بیش از جوشانده ، و یکی از تلگراف شب از اتحادیه رفت
به ستاد فرماندهی تمام مراکز بسته بندی بزرگ -- به سنت پل جنوبی اوماها ، سو
شهر ، سنت جوزف ، کانزاس سیتی ، شرق خیابان
لوییس ، نیویورک -- و روز بعد در ظهر بین پنجاه و شصت هزار مرد
خود جلب کرد لباس های خاموش کار خود را از کارخانه ها راهپیمایی ، و بزرگ "گوشت گاو
اعتصاب در.
Jurgis به شام او رفت ، و پس از آن او راه می رفت به مایک اسکالی ، که زندگی را ببینید
در یک خانه خوب ، پس از یک خیابان که آبرومندانه هموار و نورانی برای او شده بود
خاص بهره مند.
اسکالی به نیمه بازنشستگی رفته بود ، و نگاه عصبی و نگران است.
"چه می خواهید؟" او تقاضا ، هنگامی که او را دیدم Jurgis.
"من آمدند تا اگر ممکن است شما می توانید از یک مکان در طول اعتصاب ،" دیگر
پاسخ. و اسکالی گره ابرو و چشم او را
محدود است.
در مقالات Jurgis که آن روز صبح انصراف شدید هکرها را خوانده بود.
اسکالی که اعلام کرده بود که اگر آنها را درمان نمی کنند مردم خود بهتر این شهر
مقامات این موضوع را با پاره شدن گیاهان خود را پایان می رسد.
در حال حاضر ، در نتیجه ، Jurgis کمی بود ناگهان از سوی دیگر خواستار
ناگهان ، اینجا را ببینید ، Rudkus ، چرا شغل خود را به شما نمی چسبد؟ "
Jurgis آغاز شده است.
"کار به عنوان یک جرب؟" او گریه. "چرا که نه؟" خواستار اسکالی.
"آن چه به شما؟" "اما -- اما --" stammered Jurgis.
او به نحوی گرفته بود آن را برای مسلم است که او باید با اتحاد خود را.
، ادامه داد : "هکرها نیاز به مردان خوب است ، و نیاز آنها را بد" از سوی دیگر ، "و آنها خواهیم
درمان حق انسان است که توسط آنها می ایستد.
چرا شما شانس خود را و خودتان را تعمیر؟ "
اما گفت : "Jurgis ،" چگونه می تواند همیشه و هر گونه استفاده شما باشد -- در سیاست "
"می شود نمی توانید آن را به هر حال ، گفت :" اسکالی ، به طور ناگهانی.
"چرا که نه؟ پرسید :" Jurgis. «جهنم ، مرد!" گریه.
"آیا شما می دانید شما یک جمهوری خواه است؟
و آیا شما فکر می کنید من همیشه برای انتخاب جمهوریخواهان؟
آبجو من نشان داده است در حال حاضر چگونه ما او را به خدمت و دوخال به پرداخت وجود دارد. "
Jurgis نگاه dumfounded.
او از آن جنبه از آن را قبل از هرگز تا به حال فکر است.
"من می تواند یک دموکرات ،" او گفت.
"بله" پاسخ "اما نه حق دور ، یک مرد می تواند سیاست خود را تغییر دهید هر
روز. و علاوه بر این ، من شما نیاز نیست -- there'd شود
هیچ چیزی برای شما را به انجام.
اتمام حجت و مدت زمان طولانی به روز انتخابات ، به هر حال ، و چه چیزی شما را به انجام
میان؟ "" من فکر می کردم می تواند بر روی شما حساب "آغاز شد
Jurgis.
"بله" پاسخ اسکالی ، بنابراین شما می توانید -- در عین حال هرگز به عقب بر روی دوستی رفت.
اما آن را منصفانه به ترک کار کرده و من از شما کردم و آیند و به من دیگر است؟
من تا به حال صد همراهان پس از من ، امروز ، و چه می توانم انجام دهم؟
من هفده مرد در حقوق و دستمزد شهر قرار داده برای تمیز کردن خیابان ها از یک این هفته ، و شما را
فکر من می توانم آن را بیدار نگه میدارد برای همیشه لطفا برای؟
نمی خواهد برای من که به مردان دیگر آنچه که من به شما بگویم ، اما شما شده است
در داخل ، و شما باید به حس به اندازه کافی به خودتان ببینید.
شما برای به دست آوردن توسط یک اعتصاب؟ "
من تا به حال تصور نیست ، گفت : "Jurgis. "دقیقا گفت :« اسکالی ، «اما شما بهتر است.
کلمه من برای آن خواهد شد ، اعتصاب در عرض چند روز ، و مردان خواهد شد
مورد ضرب و شتم و ضمن شما می توانید از آن به شما تعلق خواهد شد.
می بینید؟ "
و Jurgis دیدم. او رفت و برگشت به حیاط ، و به
اتاق کار.
مردان یک خط طولانی از خوک خود محافظت در مراحل مختلف آماده سازی باقی مانده بود ، و
فورمن کارگردانی شده بود تلاش های ضعیف از یک امتیاز و یا دو نفر از کارمندان و stenographers
و پسران اداری را به پایان برساند این کار را دریافت و آنها را به اتاق های خنک کننده.
Jurgis رفت راست تا به او کرد و اعلام کرد ، "من آمده اند بازگشت به کار ، آقای
مورفی. "
صورت رئیس روشن. "مرد خوب" او گریه.
"بیا جلوتر!" "فقط یک لحظه ، گفت :" Jurgis ، چک کردن او
شور و شوق.
"من فکر می کنم من باید برای گرفتن دستمزد کمی بیشتر است."
"بله" پاسخ داد : "البته. چه می خواهید؟ "
Jurgis در راه مورد بحث بود.
عصب او تقریبا از او شکست خورده در حال حاضر ، اما او گره دست خود.
"من فکر می کنم باید به سه دلار در روز ،" او گفت.
"بسیار خوب ، گفت :« از سوی دیگر ، بی درنگ ؛ و قبل از روز دوست ما
کشف کردند که کارمندان و stenographers و پسران اداری گرفتن
پنج دلار در روز ، و پس از آن او می تواند خود را لگد!
بنابراین Jurgis یکی از جدید شد "قهرمان آمریکایی ،" مردی که فضایل merited
مقایسه با کسانی که از شهدای لگزینگتون و دره فورج.
شباهت کامل نیست ، البته ، برای Jurgis سخاوتمندانه پرداخت شد و
به راحتی ملبس شد ، و با بهار تخت و تشک و سه
وعده های غذایی قابل توجهی در روز ، همچنین او
کاملا آسان و ایمن از تمام خطر از زندگی و اندام ، صرفه جویی تنها در مورد
که یک میل برای آبجو باید منجر به این گردد که او را به سرمایه گذاری در خارج از دروازه stockyards.
و حتی در ورزش از این امتیاز او نه چپ محافظت نشده ، یک بخش خوب از
نیروی پلیس ناکافی شیکاگو به طور ناگهانی از کار خود را از شکار منحرف شد
جنایتکاران ، و با عجله به او خدمت می کنند.
پلیس ، و اعتصاب کنندگان نیز ، مصمم بودند که باید وجود ندارد
خشونت ، اما یکی دیگر از حزب علاقه مند که به فکر بود وجود دارد
بر خلاف -- و مطبوعات بود.
در اولین روز از عمر خود را به عنوان Jurgis strikebreaker ترک کار ، و
در روح از پهلوانان دروغین اند ، او به چالش سه مرد از آشنایی خود را به رفتن به خارج و
یک نوشیدنی است.
آنها پذیرفته شده است ، و از طریق دروازه بزرگ Halsted خیابان می رفتند ، جایی که چندین
پلیس تماشا می کردند ، و همچنین برخی از pickets اتحادیه ، اسکن به شدت کسانی که
گذشت در داخل و خارج است.
Jurgis و همراهانش رفت و در جنوب خیابان در Halsted گذشته هتل ، و پس از آن
ناگهان شش مرد در سراسر خیابان را به سمت آنها شروع شده و اقدام به
استدلال با آنها در مورد خطا از راه خود.
به عنوان استدلال در روح مناسب گرفته شده اند ، آنها در ادامه به تهدید و
ناگهان یکی از آنها *** کلاه یکی از چهار و آن را بیش از پرت
حصار.
مرد پس از آن آغاز شده و پس از آن ، به عنوان یک فریاد "جرب! ،" بزرگ شده بود و یک دوجین
مردم آمدند در حال اجرا از سالن ها و درگاه ها ، قلب یک مرد دوم از او شکست خورد
و او به دنبال.
Jurgis و چهارم ماند به اندازه کافی بلند به خود جلب رضایت سریع
تبادل ضربات ، و پس از آن ، بیش از حد ، در زمان به پاشنه های خود و عقب از هتل فرار
و دوباره به حیاط.
این میان ، البته ، نیروهای پلیس در یک اجرا شد ، و به عنوان یک جمعیت دیگر گرد هم آمدند
پلیس و هیجان زده شدم و در تماس شورش فرستاده شده است.
Jurgis هیچ چیزی از این می دانستند ، اما رفت و برگشت به "هکرها" خیابان "و در مقابل
"ایستگاه مرکزی زمان" او را دیدم یکی از همراهانش ، تنگی نفس و وحشی با
هیجان ، روایت به رو به رشد تا کنون
ازدحام چگونه چهار حمله شده بود و احاطه شده توسط یک اوباش زوزه ، و به حال شده است
تقریبا به تکه پاره.
در حالی که او ایستاده گوش دادن ، لبخند زدن طلبانه ، چند مرد جوان شیک ایستاد
توسط با نوت بوک در دست دارند ، و آن را بیش از دو ساعت بعد بود که
Jurgis دیدم newsboys در حال اجرا در مورد با
armfuls از روزنامه ها ، چاپ شده با حروف قرمز و سیاه و سفید شش اینچ ارتفاع :
خشونت ها در حیاط! STRIKEBREAKERS توسط اوباش دیوانه وار احاطه شده!
اگر او قادر به خرید همه روزنامه ها از ایالات متحده شده بود بعد از
صبح ، او ممکن است را کشف کرده اند که بهره برداری از آبجو و شکار او بود که توسط perused
حدود دو میلیون ها نمره از مردم ، و به حال
به عنوان یک متن برای سرمقالهها در نیمی از کسب و کار ارام و موقر مردان روزنامه خدمت کرده
در این سرزمین. Jurgis بود برای دیدن بیشتر از این به عنوان زمان
منتقل می شود.
برای حال حاضر ، کار خود را که بیش از او به این شهر سوار بود ، توسط
راه آهن مستقیم از حیاط ، و یا دیگری برای گذراندن شب در یک اتاق که در آن تختخواب تاشو بود
در ردیف گذاشته شده است.
او انتخاب دومی ، اما به تاسف خود را ، برای تمام شب باندهای طولانی از strikebreakers نگه داشته
ورود.
تعداد بسیار کمی از کلاس بهتر از کارگران می تواند برای چنین کاری کردم ،
این نمونه از قهرمان جدید آمریکا شامل مجموعه ای از جنایتکاران
و اراذل و اوباش از شهر ، در کنار سیاه پوستان و
کمترین خارجی -- یونانی ها ، Roumanians ، سیسیلیها و اسلوواکها.
آنها جذب شده است بیشتر چشم انداز اختلال نسبت به دستمزد بزرگ بود ؛
و آنها شب شنیع را با آواز و carousing ، و تنها رفت و به
خواب هنگامی که زمان برای آنها به کار آمد.
در صبح قبل از Jurgis صبحانه خود را به پایان رسانده ، "پت" مورفی به او دستور داد به
یکی از superintendents ، که او را به عنوان به تجربه خود در کار مورد پرسش
کشتن اتاق.
قلب او با چیز پهن و سنگین زدن با هیجان شروع شد ، برای او فورا divined که ساعت خود را به حال
می آیند -- که او به عنوان رئیس!
برخی از foremen اعضای سندیکا ، و بسیاری از کسانی که با نه رفته بود
مردان است.
آن را در بخش کشتار بود که هکرها شده بود ، بیشتر در تلو تلو خوردن را ترک ،
و دقیقا در اینجا است که آنها حداقل می تواند از آن استطاعت ، سیگار کشیدن و کنسرو و
salting گوشت ممکن است صبر کنید ، و توسط
از فرآورده ها ممکن است به هدر رفته -- اما گوشت تازه باید به حال ، و یا رستوران ها و هتل ها
و خانه brownstone به خرج کردن ، احساس و سپس "افکار عمومی" را
به نوبه خود شگفت انگیز.
در این فرصت مانند دوبار به یک مرد و Jurgis آن را تصرف کردند.
بله ، او می دانست کار ، تمام آن ، و او می تواند آن را به دیگران آموزش می دهند.
اما اگر او در زمان کار و رضایت داد او انتظار می رود به آن را نگه دارید --
آنها او را روشن نمی کردن در پایان اعتصاب؟
که سرپرست جواب داد که او با خیال راحت ممکن است اعتماد دورهام که -- آنها
پیشنهاد برای تدریس این اتحادیه های درس ، و بیشتر از همه کسانی که foremen که رفته
دوباره روی آنها.
Jurgis پنج دلار در روز در طول اعتصاب را دریافت خواهید کرد ، و بیست و پنج هفته
پس از آن حل و فصل شد.
بنابراین از دوستان ما یک جفت از "کشتار قلم" چکمه و "شلوار جین" و خود را در او پرت
وظیفه.
این دید ، عجیب و غریب وجود دارد بر روی تخت به قتل شد -- ازدحام سیاهان سیاه و سفید احمق ، و
خارجی که می تواند یک کلمه است که به آنها گفته شد را درک نیست ، با مخلوط رنگ پریده
مواجه است ، دفتردارها chested و توخالی
کارمندان ، نیمه غش برای گرمای استوایی و بوی مشمئز کننده خون تازه --
و تمام تلاش به لباس یک دوجین یا دو گاو در همان محل که در آن ، بیست و چهار
ساعت قبل ، این باند کشتار قدیمی شده بود
سرعت ، با دقت شگفت انگیزی خود ، تبدیل چهارصد لاشه هر
یک ساعت یک!
سیاهان و "toughs" از خاکریز را نمی خواهم به کار ، و هر چند دقیقه
برخی از آنها احساس موظف به بازنشسته و نیروی تازه یافتن.
در چند روز دورهام و شرکت فن برقی برای خنک کردن اتاق برای
آنها ، و حتی نیمکتها را برای آنها به استراحت بر روی ؛ و ضمن آنها می توانند بیرون رفتن و پیدا کردن یک
گوشه سایه دار و نگاهی به "چرت زدن" و به عنوان
هیچ جایی برای هر یک به طور خاص وجود دارد ، و نه سیستم ، ممکن است آن را
ساعت قبل از رئیس خود آنها را کشف کرد.
همانطور که برای کارکنان اداره فقرا ، آنها نهایت تلاش خود را توسط ترور ، به آن نقل مکان کرد ؛ سی
از آنها "از کار اخراج شده بود در یک دسته که صبح روز اول را برای امتناع از خدمت ،
علاوه بر تعدادی از زنان کارمندان و
ماشین تحریر که به عنوان پیشخدمت عمل می کنند رد کرده بودند.
این چنین نیرویی به عنوان این است که Jurgis مجبور به سازماندهی شد.
او بهترین او ، پرواز اینجا و آنجا ، با قرار دادن آنها را در ردیف و نشان دادن آنها
ترفندهای ، او تا به حال نظم در زندگی خود را پیش از داده می شود هرگز ، اما او به اندازه کافی از گرفته بود
آنها بدانند ، و او به زودی به داخل سقوط کرد
روح از آن ، و roared و مانند هر بازیگر قدیمی یاد شده یورش برده است.
او تا به حال دانش آموزان ترین سربزیر نیست ، با این حال.
"مشاهده hyar ، رئیس ، بزرگ سیاه و سفید" جفتک انداختن "آغاز خواهد شد ، EF شما doan مانند راه د آه می کند
کار DIS ، شما خویشاوندان نزدیک کسی دیگری را به انجام آن است. "
سپس جمعیت را جمع آوری و گوش دادن ، سخن زیر لب تهدید.
بعد از خوردن اولین وعده ، تقریبا تمام فولاد چاقو بوده است از دست رفته بود ، و در حال حاضر هر
سیاه پوست بود ، زمین به یک نقطه خوب ، پنهان در چکمه های خود را.
هیچ نظم آوردن چنین هرج و مرج وجود دارد ، Jurgis به زودی کشف و او سقوط کرد
با روح چیز -- هیچ دلیلی وجود دارد که چرا او باید خود را از پوشیدن
با فریاد.
اگر پنهان و در احشاء و چاک دار شدند و رندر بی فایده بود هیچ راهی برای ردیابی آن
هر یک و اگر یک مرد اخراج و فراموش دوباره چیزی برای توان با به دست آورده بود
به دنبال او ، برای همه بقیه ، در این میان ترک.
همه چیز ، در طول اعتصاب رفت و هکرها پرداخت.
قبل از اینکه طولانی Jurgis نشان داد که سفارشی از استراحت به برخی از ذهن هوشیار پیشنهاد کرده بود
امکان ثبت نام در بیش از یک محل و کسب درآمد بیشتر از یک و پنج
دلار در روز.
هنگامی که او یک مرد را در این گرفتار او "از کار اخراج شده" به او ، اما chanced در آرام باشد
گوشه و آن مرد به او لایحه ده دلاری و یک چشمک ، مناقصه و او آنها را در زمان.
البته ، قبل از مدت ها این گسترش سفارشی ، و Jurgis به زودی ساخت بسیار خوب بود
درآمد حاصل از آن.
در صورت معلولیت از این قبیل هکرها خود را خوش شانس شمارش در صورتی که
می تواند کشتن گاو است که در حمل و نقل را فلج شده بود و خوک خود محافظت می که تا به حال
توسعه بیماری است.
اغلب ، در این دوره از سفر دو یا سه روز در آب و هوای گرم و بدون
آب ، گراز برخی از وبا ، توسعه و مرد و بقیه او را قبل از حمله
او لگد زدن متوقف شده بود ، و زمانی که خودرو
باز خواهد بود هیچ چیزی از او را ترک کردند اما استخوان ها وجود دارد.
اگر تمام خوک خود محافظت در این یک بار کامیون در یک بار کشته شدند ، آنها به زودی کاهش می شود
مبتلا به بیماری ترس ، خواهد بود و هیچ ربطی به اما آنها را به گوشت خوک وجود دارد.
همین کار را با گاو که gored بودند و در حال مرگ بود ، و یا شلی با شکسته بودند
استخوان گیر کرده است از میان گوشت بدن خود را -- آنها باید کشته شوند ، حتی اگر کارگزاران و خریداران و
superintendents به حال خود را به پرواز کتهای خود و کمک به درایو و برش و پوست آنها را.
و در همین حال ، ماموران هکرها جمع آوری باندهای سیاهان در این کشور
ولسوالی های جنوبی دور ، وعده آنها پنج دلار در روز و هیئت مدیره ، و
مراقب باشید نه به ذکر است اعتصاب وجود دارد ؛
در حال حاضر انبوهی از آنان در راه بودند ، با نرخ های ویژه ای از خطوط راه آهن و
تمام ترافیک از راه دستور داد.
بسیاری از شهرها و شهرستانها با استفاده از این شانس را به پاک کردن آن از زندان خود را و
workhouses -- در دیترویت بدوی که هر مردی که توافق کردند به ترک آزاد
شهر ظرف بیست و چهار ساعت ، و عوامل
هکرها در دادگاه ها به آنها را کشتی.
trainloads عین حال از منابع در آینده برای اقامت خود ،
از جمله آبجو و ویسکی ، به طوری که آنها ممکن است وسوسه برای رفتن خارج.
آنها سی دختران جوان در شهر Cincinnati استخدام به "بسته بندی میوه" و زمانی که آنها وارد قرار داده
آنها را در محل کار کنسرو گوشت گاو corned ، قرار داده و به تختخواب تاشو برای آنها را به خواب در راهرو های عمومی ،
که از طریق آن مردان منتقل می شود.
همانطور باندهای در روز و شب آمد ، تحت اسکورت جوخه های پلیس ، آنها حالت کاربردی
دور در workrooms های استفاده نشده و storerooms ، و در ماشین میریزد ، شلوغ تا از نزدیک
با هم که تختخواب تاشو لمس.
در بعضی از نقاط ، آنها را همان اتاق برای غذا خوردن و خوابیدن استفاده کنید ، و در شب
مردان تختخواب تاشو خود را بر اساس جداول قرار دهید ، به دور از swarms از موش.
اما با همه تلاش ، هکرها را باخته بودند.
نود درصد از مردان از راه می رفت بود و آنها با آن روبرو وظیفه به طور کامل
بازسازی نیروی کار خود را -- و با قیمت گوشت تا سی درصد ، و
تقاضاهای مصرانه عمومی برای حل و فصل.
آنها پیشنهاد برای ارسال سوال کلی در موضوع داوری و در
پایان ده روز اتحادیه آن را پذیرفته و اعتصاب خاموش نامیده می شد.
این است که همه مرد بودند به دوباره شاغل در طول چهل و پنج روز مورد موافقت قرار گرفت و
که قرار بود وجود داشته باشد "هیچ تبعیض علیه مردان اتحادیه است."
این هم مضطرب برای Jurgis بود.
اگر مردان به عقب برداشته شد "، بدون تبعیض ،" او حال حاضر خود را از دست بدهند
محل. او به دنبال سرپرست ، که
ظالمانه لبخند زد و bade او را "صبر کنید و ببینید."
strikebreakers دورهام شد تعداد کمی از آنها را ترک می باشد.
یا نه ، "حل و فصل" بود به سادگی یک ترفند هکرها برای به دست آوردن زمان است ، و یا
که آیا آنها واقعا انتظار می رود برای شکستن اعتصاب و فلج اتحادیه ها توسط برنامه ،
نمی توان گفت ، اما آن شب وجود دارد رفت
خارج از دفتر دورهام شرکت تلگراف به تمام مراکز بزرگ بسته بندی ،
"استخدام هیچ از رهبران اتحادیه های."
و در صبح ، هنگامی که بیست هزار مرد thronged به حیاط ، با
pails شام و لباس خود را Jurgis ایستاده بود ، نزدیک درب گراز
پیرایش اتاق ، جایی که او قبلا کار کرده بود
اعتصاب ، و شاهد ازدحام مردان مشتاق ، با یک امتیاز و یا دو نفر از نیروهای پلیس تماشای
آنها او را دیدم و سرپرست آمده و راه رفتن پایین خط ، و انتخاب کردن مرد
پس از انسان است که او را خوشحال و یکی پس از دیگری می
دیگری آمد ، و بعضی از مردان وجود دارد در نزدیکی سر خط که بودند هرگز
برداشت -- آنها که استوارت اتحادیه ها و نمایندگان و Jurgis مردان شنیده بود
در جلسات سخنرانی.
هر زمان ، البته ، murmurings بلندتر و angrier به نظر می رسد وجود دارد.
در طول که در آن قصابی گاو منتظر بودند ، Jurgis فریاد شنیده و دیدم
جمعیت ، و او بی تامل وجود دارد.
یکی از این قصاب بزرگ ، که رئیس جمهور بسته بندی شورای اصناف بود ، منتقل شده است
بیش از پنج بار ، و مردان با خشم وحشی بودند ، آنها یک کمیته منصوب شده بود
سه تا بروید و ببینید که سرپرست ،
و کمیته سه تلاش ساخته شده بود ، و هر بار پلیس به حال آنها را clubbed
از درب.
بعد yells و hoots وجود دارد ، ادامه تا در تاریخ و زمان آخرین سرپرست آمد
درب. : "همه ما به عقب برگردید و یا هیچ یک از ما انجام!" گریه
صد صدای.
و مشت خود را در آنها را به لرزه در آورد و فریاد زد : "شما از اینجا مثل گاو رفت.
و مثل گاو شما گرفتنش بر می گردم! "
سپس ناگهان رئیس جمهور قصاب بزرگ همگانی روندی بر توده ای از سنگ و فریاد می کشید :
"این ، پسران است. همه ما از ما دوباره ترک! "
و اعلام کرد تا قصابی گاو یک اعتصاب جدید در همان محل و جمع آوری آنها
اعضای از گیاهان دیگر ، که در آن همان حقه بازی شده بود ، آنها به راهپیمایی پرداختند
هکرها به پایین خیابان ، که بود thronged
با یک توده متراکم از کارگران ، تشویق ها شدید است.
مردان که در حال حاضر کردم تا به حال برای کار بر روی تخت کشتار کاهش یافته است ابزار خود و پیوست
آنها و برخی از galloped اینجا و آنجا سوار بر اسب ، فریاد نوید ، و در درون
نیم ساعت تمام Packingtown بود
اعتصاب دوباره ، و در کنار خود را با خشم.
کاملا لحن مختلف در Packingtown پس از این بود -- محل بود
پاتیل seething شور ، و "جرب" که اقدام به آن شانس بد داشته باشند.
یک یا دو تا از این اتفاقات هر روز ، روزنامه جزئیات آنها وجود دارد ،
و همواره آنها را سرزنش بر اتحادیه های کارگری است.
این حال ، ده سال قبل از آن ، هنگامی که هیچ اتحادیه ها در Packingtown وجود دارد ، اعتصاب وجود دارد ،
و نیروهای ملی تا به حال به نامیده می شود ، و جنگ تن به تن مبارزه در شب وجود دارد ،
نور فروزان قطار باری است.
Packingtown همیشه یک مرکز خشونت بود و در "نقطه ویسکی ،" که در آن وجود دارد
صد سالن و یک کارخانه چسب بود ، همیشه وجود دارد مبارزه و
همیشه بیشتر از آن در آب و هوای گرم است.
هر یک که مشکل گرفته شده تا به حال به ایستگاه خانه کاغذ که مشورت
دریافته اند که کمتر خشونت وجود دارد که در تابستان از هر زمان دیگری قبل از -- و این
در حالی که بیست هزار مرد از کار بودند ،
و با هیچ چیز برای انجام تمام روز اما خون ریزی بر اشتباهات تلخ.
هیچ کس به تصویر نبرد از رهبران اتحادیه های مبارزه با وجود دارد -- برای برگزاری این
ارتش بزرگی در رتبه ، آن را نگه دارید از عقب مانده و غارت ، به تشویق و
تشویق و راهنمای صد هزار
مردم ، از زبان ده های مختلف ، از طریق به طول شش هفته از گرسنگی
ناامیدی و یاس و ناامیدی است.
ضمن هکرها خودشان تنظیم می کنند قطعا به وظیفه از ساخت جدید
نیروی کار.
هزار یا دو strikebreakers در هر شب آورده بودند ، و توزیع
در میان گیاهان مختلف است.
قصابان ، فروشندگان و مدیران از -- برخی از آنها کارگران با تجربه ،
هکرها "فروشگاه شاخه ، و مردان اتحادیه چند که از شهرهای دیگر ترک بود ، اما
اکثریت قریب به اتفاق از سیاهان "سبز" شد
ولسوالی پنبه جنوبی کنون ، و آنها را در بسته بندی گیاهان مانند herded شد
گوسفند.
قانون منع استفاده از ساختمان را به عنوان محل سکونت خانه وجود دارد ، مگر اینکه
برای هدف مجوز شدند و با پنجره های مناسب ، راه پله ، و آتش
فرار ، اما در اینجا ، در "اتاق رنگ"
تنها با سربسته "شوت" یک اتاق بدون پنجره تنها و تنها یک درب رسید ،
صد مردان بر تشک روی زمین شلوغ شد.
در داستان سوم گراز "خانه" را جونز انبار ، بدون پنجره ،
آنها را که شلوغ هفت صد مردان ، خواب بر چشمه های برهنه از تختخواب تاشو ، و
با تغییر دوم به استفاده از آنها به روز.
و هنگامی که سر و صدا از مردم منجر به تحقیق و تفحص به این شرایط ، و
شهردار این شهر به منظور اجرای قانون مجبور شد ، هکرها
یک قاضی به صدور دستور منع او را به آن را انجام دهید!
درست در این زمان شهردار بود لاف می زند که او را به پایان را به قمار گذاشته بود و
جایزه مبارزه در شهر ، اما در اینجا گروهی از قماربازان حرفه ای به حال leagued
خود را با پلیس به پشم گوسفند وجانوران دیگر
strikebreakers و هر شب ، در فضای باز بزرگ در مقابل براون ، یکی ممکن است
دیدن سیاهان پر زور به دور کمر و دور کوبنده یکدیگر برای پول قالب بندی نشده این مطلب هستید ، در حالی که
ازدحام زوزه از سه یا چهار هزار
رسید در مورد مردان و زنان ، دختران جوان سفید از کشور مالش آرنج با
سیاهان باک بزرگ با خنجر در چکمه های خود را ، در حالی که ردیف سر پشمالو peered
از هر پنجره ای از کارخانه های اطراف.
اجداد این افراد سیاه و سفید وحشی در آفریقا شده است ، و از آن زمان به بعد آنها
بردگان اموال بوده است ، و یا برگزار شده توسط جامعه تحت حکومت سنت
برده داری است.
در حال حاضر برای اولین بار آنها آزاد شدند -- رایگان برای خشنود و راضی کردن هر شور و آزاد را به هم بریزند
خود را دارند.
آنها به شکستن اعتصاب استفاده قرار می گرفتند ، و هنگامی که آن را شکسته بوده ، آنها را حمل می شود
دور ، و استادان حاضر خود را به آنها مراجعه کنید هرگز دوباره و تا ویسکی و زنان
یک بار کامیون آورده بودند و به آنها فروخته شده ، و جهنم شل در حیاط اجازه دهید شد.
هر شب وجود دارد ضربات کارد و تیرباران شدند ؛ که هکرها به حال گفته شده بود
مجوز های خالی ، که امکان آنها را به کشتی بدن مرده را از شهرستان بدون مشکل
مقامات.
آنها تسلیم مردان و زنان در طبقه و با شب آغاز شد.
هرزگی هرزگی -- صحنه های مانند پیش از این هرگز در آمریکا بوده است شاهد بوده است.
و به عنوان زنان باقی مانده را از فاحشه خانه های شیکاگو بودند ، و مردان شدند
بخشی نادان ترین کشور سیاه پوستان ، بیماری های بی نام و معاون به زودی شایع بودند ؛
و این که در آن مواد غذایی که به کار گرفته می شد که
به هر گوشه ای از جهان متمدن فرستاده شد.
"Stockyards اتحاد" یک مکان خوشایند نبوده است ، اما در حال حاضر آنها نه تنها
مجموعه ای از کشتارگاه ، بلکه به جای چادر زدن ارتش از پانزده یا
بیست هزار جانوران انسان.
در تمام طول روز مشتعل اواسط تابستان یکشنبه پس از آن یک مایل مربع از اعجوبههای ترسناکی ضرب و شتم :
پس از ده ها هزار گاو به قلم که چوبی کف استخر و شلوغ
بخار سرایت ، بر برهنه ، تاول زدن ،
خاکستر ، آهنگ های اطراف پراکنده راه آهن ، و بلوک های عظیمی از کارخانه های گوشت تیره رنگ که
معابر پیچ وخم دار مبارزه طلبیده نفس هوای تازه به آنها نفوذ و وجود داشت
نه صرفا به رودخانه ها از خون گرم ، و خودرو
بارهای از گوشت مرطوب ، و vats رندر و caldrons صابون ها ، کارخانجات ، چسب و
مخازن کود ، که مانند چاله های جهنم قال کردن -- وجود دارد نیز تن
زباله چرکین در خورشید ، و
لباس های شسته شده چرب کارگران آویزان برای خشک کردن ، و سالن های غذاخوری را با غذا آشغال
و سیاه و سفید با مگس ، و اتاق های توالت که فاضلاب باز بودند.
و سپس در شب ، زمانی که این جمعیت را به خیابان ریخت بازی -- جنگ ،
قمار ، شرب و carousing ، لعن و فریاد کشیدن ، خندیدن و آواز ،
بازی banjoes و رقص!
آنها در حیاط تمام هفت روز هفته کار کرده بودند ، و آنها تا به حال جایزه خود را
دعوا ها و بازی های تلخه در شب یکشنبه نیز هست ؛ اما پس از آن در اطراف گوشه ممکن است
دیدن یک اتش مشتعل ، و قدیمی ، خاکستری
به رهبری زن سیاه پوست ، لاغر و witchlike ، موهایش وحشی پرواز و چشم او دنباله دار ،
فریاد و سرود و مناجات از آتش دمار و خون "بره ،"
در حالی که مردان و زنان بر قدرت ،
زمین و moaned و در تشنج و ترور ندامت فریاد زد.
چنین شد stockyards در طول اعتصاب ، در حالی که اتحادیه ها در ناامیدی عبوس تماشا ،
و کشور clamored مانند یک کودک حریص برای مواد غذایی خود ، و هکرها رفت
ظالمانه در راه خود.
هر روز آنها افزودند : کارگران جدید ، و می تواند با آنهایی که قدیمی استرن تر -- می تواند قرار داده
آنها را در کار از روی مقاطعه ، و آنها را اخراج اگر آنها را حفظ کند تا سرعت.
Jurgis در حال حاضر یکی از عوامل خود را در این فرایند ، و او می تواند احساس روز تغییر
به روز ، مانند آهسته راه اندازی یک ماشین بزرگ.
او با استفاده از به کارشناسی ارشد از مردان بدست کرده بود و به دلیل گرما تنگ و
بوی گند ، و این واقعیت که او یک "جرب" بود و می دانست و نفرت خود را.
او آشامیدنی ، و در حال توسعه خلق و خوی شریر ، و او یاد شده یورش برده و
لعنت و raged مردان خود ، بیرون راندند و آنها را تا زمانی که آماده بودند به قطره با
خستگی.
سپس یک روز در اواخر در ماه اوت ، سرپرست فرار به محل و
فریاد زد : به Jurgis و باند او برای رها کردن کار خود و آمد.
آنها او را پس از خارج ، به جایی که در میان ازدحام انبوه ، آنها را دیدم چند
دو اسب کامیون ها در انتظار ، و سه واگن بارهای گشت زنی پلیس.
Jurgis و مردان او پیمود ، بر یکی از کامیون ها ، و راننده به جمعیت فریاد می کشید ،
و آنها رفتند غرش دور در چهار نعل است.
برخی از هدایت فقط از حیاط فرار کردند ، و اعتصاب نگه دارید از
آنها ، و خواهد بود احتمال وجود دارد که از قراضه!
آنها در خیابان دروازه Ashland رفت ، و بیش در جهت از "روگرفت."
فریاد زدن وجود دارد به زودی به عنوان آنها بینا شدند ، زنان و مردان عجله از
خانه ها و سالن های آنها توسط galloped.
هشت یا ده پلیس در کامیون بودند ، با این حال ، بود و وجود ندارد
اختلال تا آنها را به یک جای که در آن خیابان با یک متراکم مسدود شده بود آمد
ازدحام.
کسانی که بر روی کامیون پرنده فریاد زد هشدار دهنده و جمعیت پراکنده با بی نظمی ،
افشای یکی از هدایت در خون آن دروغ است.
خوب بسیاری از قصابی گاو مورد وجود دارد تنها پس از آن ، با هیچ چیز زیادی برای انجام ،
و کودکان گرسنه در خانه ، و بنابراین برخی از زدم هدایت -- و به عنوان یک
کلاس اول مرد می تواند کشتن و لباس به تن یکی در
چند دقیقه ، استیک لازم داریم خوب و roasts در حال حاضر از دست رفته وجود دارد.
این نام برای مجازات ، البته و پلیس اقدام به آن اداره توسط
جهش از کامیون و ترک خوردگی در هر سر که دیدند.
yells از خشم و درد وجود دارد ، و مردم وحشت زده فرار به خانه ها و
فروشگاه ها ، و یا هرج و مرج پایین خیابان پراکنده شده است.
Jurgis و دارودسته اش پیوست و در این ورزش ، هر مرد singling قربانی خود را ، و
تلاش او را به خلیج و پانچ او.
اگر او را به یک خانه فرار کرد تعقیب کننده خود را در درب شل و ول سر و صدا و به دنبال او
از پله ها ، ضربه هر کسی که آمد در دسترس ، و در نهایت کشیدن خود را
squealing معدن از زیر تخت و یا توده ای از لباس های قدیمی در گنجه.
Jurgis و دو پلیس برخی از مردان را به یک نوار اتاق را تعقیب می کردند.
یکی از آنها ، سرپناه پشت نوار انجام گرفت ، که در آن یک پلیس او را به گوشه و
اقدام او را بر پشت و شانه ها صدای کتک زدن ، تا زمانی که زمین بگذارند و به
احتمال در سر او.
دیگران حصار در عقب همگانی روندی ، balking پلیس دوم ، که بود چربی ؛
و او آمد ، خشم و لعن ، یک زن بزرگ لهستانی ، صاحب سالن ،
عجله در جیغ ، و دریافت POKE در
معده که دو برابر او روی زمین است.
ضمن Jurgis بود که از خلق و خوی عملی ، کمک به خود را در نوار و
اولین پلیس ، که مرد خود را گذاشته بود ، به او پیوستند ، توزیع چندین
بطری و پر کردن جیب خود علاوه بر این ،
و پس از آن ، او شروع به ترک ، تمیز کردن تمام تعادل با یک رفت و برگشت او
باشگاه.
DIN از شیشه توفنده به کف زنی چربی لهستانی به فوت او به ارمغان آورد
دوباره اما دیگر پلیس پشت سر او آمد و قرار دادن زانو خود را به پشت او و او
دست بر چشم او -- و پس از آن به خود به نام
همدم ، که رفت و شکست باز کردن کشو پول نقد و جیب خود را با پر
مطالب.
سپس این سه رفت و در خارج ، و مرد بود که برگزاری زن او پرتاب
و خارج خود را نقش برآب است.
باند داشتن در حال حاضر لاشه بر روی کامیون ، حزب در صدای یورتمه رفتن اسب ،
پس از جیغ و curses ، و بارانی از سنگ و آجر و سنگ از غیب
دشمنان.
این آجر و سنگ را در حساب های "ضد شورش" است که ارسال خواهد شد شکل
به چند هزار روزنامه در یک ساعت یا دو را ، اما قسمت از پول نقد
کشو خواهد بود هرگز به ذکر دیگر ، صرفه جویی
تنها در افسانه ها دلخراش از Packingtown.
در اواخر بعد از ظهر بود وقتی که آنها ، و آنها لباس پوشیدن و باقی مانده را خارج
هدایت ، و یک زن و شوهر از دیگران که کشته شده بود ، و پس از آن برای حذف
روز.
Jurgis مرکز شهر رفت و به شام ، با سه دوست که در کامیون های دیگر شده بود ،
و آنها خاطراتی در راه مبادله است.
پس از آن آنها را به اطاق نشیمن رولت زیرفشار و Jurgis ، که در خوش شانس هرگز
قمار ، در مورد پانزده دلار کاهش یافته است.
به کنسول خود او مجبور به نوشیدن یک معامله خوب است ، و او رفت و برگشت به Packingtown مورد
دو ساعت در صبح ، بسیار بدتر برای گشت او ، و ، باید آن را
اعتراف کاملا مستحق این حادثه در اینجاست که در فروشگاه برای او بود.
همانطور که وی در رفتن به جایی که او خواب بود ، او یک زن نقاشی شده ، cheeked در یک ملاقات کرد
چرب "کیمونو" و او بازوی او در مورد دور کمر خود را ثابت او قرار داده ، آنها را به یک تبدیل
اتاق تاریک آنها عبور -- اما به ندرت در
به حال آنها گرفته شده دو مرحله قبل از ناگهان درب باز چرخش ، و یک مرد وارد شده ،
حمل فانوس. "چه کسی وجود دارد؟" خواند به شدت.
و Jurgis آغاز شده برای پاسخ به غرغر کردن برخی ، اما در همان لحظه مرد بزرگ او
نور ، فلش که در چهره اش ، به طوری که ممکن بود او را تشخیص است.
Jurgis ایستاد زده گنگ ، و قلب خود را به یک جهش مانند یک چیز دیوانه.
مرد کانر بود! کانر ، رئیس باند بارگذاری!
مردی که همسرش اغوا شده بود -- که او را به زندان فرستاده بود ، و خانه اش را شکسته تشبیه ،
خراب عمر خود را! او در آنجا ایستاده بود ، خیره ، با نور
درخشان کامل بر او.
اغلب Jurgis از کانر از سال آینده به Packingtown تا به حال فکر است ، اما آن را به حال شده است
تا از چیزی دور ، که دیگر او نگران است.
در حال حاضر ، با این حال ، هنگامی که او را دیدم او را ، زنده و در جسم ، همان چیزی که اتفاق افتاده است به او
که قبل از اتفاق افتاده بود -- سیل خشم در او آب پز ، یک دیوانگی کور را تصرف کردند
او را.
و او خود را در آن مرد پرتاب شود ، و او را بین چشم smote -- و پس از آن ، به عنوان او سقوط کرد ،
او را به گلو را تصرف کردند و شروع به پوند سر خود را بر سنگ.
زن شروع به جیغ کشیدن ، و مردم آمدند عجله شوید.
فانوس ناراحت شده بود و خاموش ، و پس از آن بود تاریک که آنها می توانند
چیزی نیست ، اما آنها می توانند بشنوند Jurgis فرآیند له له زدن و شنیدن thumping او
جمجمه قربانی ، و آنها عجله وجود دارد و سعی کردند تا او را بکشد.
دقیقا به مانند قبل ، Jurgis دور با تکه ای از گوشت دشمن را بین خود آمد
دندان ها ، و مانند قبل ، او در مبارزه با کسانی که با او مداخله کرده بود رفت ،
تا زمانی که یک پلیس آمده بود و او را به بی عاطفگی مورد ضرب و شتم.
و به این ترتیب Jurgis تعادل از شب را در خانه ایستگاه stockyards گذراند.
این بار ، با این حال ، او پول را در جیب خود کرده بود ، و هنگامی که او را به حواس او آمد او
می تواند به چیزی برای نوشیدن و نیز رسول را به کلمه از وضع اسفناک خود را به
"بوش" هارپر.
هارپر بود ظاهر نمی شود ، با این حال ، تا زمانی که پس از زندانی ، احساس بسیار ضعیف و بیمار ،
را به دادگاه شده بود مورد ستایش قرار داد و در قید وثیقه پانصد دلار remanded انتظار
نتیجه شده از جراحات او را قربانی.
Jurgis در مورد این وحشی بود ، زیرا یک دادرس های مختلف بر روی chanced
نیمکت ، او که او تا به حال قبل از هرگز دستگیر شده اظهار داشتند ، و همچنین است که
او حمله شده بود برای اولین بار -- و اگر تنها
کسی در آنجا شده بود به بیان تنها یک کلمه خوبی برای او ، او می تواند شده اجازه خاموش در
یک بار. اما هارپر توضیح داد که او شده بود ،
در مرکز شهر ، و تا به حال پیام ندارند.
"آنچه برای شما اتفاق افتاده؟" او پرسید. من انجام شده است تا هموطنان ، گفت : "Jurgis ،
"و من به قید وثیقه پانصد دلار است."
"من می توانم ترتیب که همه حق است ،" گفت : -- "اگر چه ممکن است شما چند هزینه
دلار ، البته. اما مشکل چه بود؟ "
Jurgis پاسخ : : "یک مرد بود که من یک ترفند میانگین یک بار ،".
"چه کسی او؟" "فورمن He'sa در قهوه ای و یا استفاده می شود.
او نام کانر.
و دیگر به یک شروع است. "کانر" او گریه.
"فیل نشده کونور!" "بله ، گفت :" Jurgis "است که به هموطنان است.
چرا؟ "
"خوب خدا!" گفت از سوی دیگر ، "و سپس شما در آن هستید ، پیر مرد!
من نمی توانم کمک! "" به من کمک کند!
چرا که نه؟ "
"چرا ، او یکی از بزرگترین مردان اسکالی -- عضو he'sa اتحادیه جنگ فریاد ، و
آنها او را به قوه مقننه ارسال صحبت کردیم!
فیل کونور!
آسمان بزرگ! "Jurgis گنگ شنبه با بی میلی.
"چرا او می تواند شما را به ملحقات Joliet ارسال ، اگر او می خواهد!" اعلام کرد.
"آیا من می توانم اسکالی من قبل از اینکه می بیند که در مورد آن؟" پرسید : Jurgis ، در
طول دارد. اما اسکالی از شهر دیگر
پاسخ داده شد.
"من حتی نمی دانند که در آن او است -- او در فرار به طفره رفتن اعتصاب است."
این افتضاحی زیبا بود ، در واقع. پور Jurgis شنبه نیمه ژولیده است.
کشش او را در برابر کشش بزرگتر اجرا بود ، و او بود و خارج!
"اما من می خواهد بکند؟" او پرسیده می شود ، ضعیف است.
"چگونه باید بدانم؟ گفت :« از سوی دیگر.
"من حتی نباید به وثیقه برای شما - - چرا جرات ، ممکن است من خودم را برای زندگی خراب!"
باز هم سکوت وجود دارد.
"آیا می توانید انجام این کار برای من ،" Jurgis پرسید : "و طوری وانمود کنیم که شما نمی دانستند که من می خواهم
ضربه؟ "" اما چه خوب که شما را بکنید هنگامی که شما
آمد به محاکمه؟ پرسید : "هارپر.
سپس او نشست فکر برای یک یا دو دقیقه به خاک سپرده شده است.
او گفت : "هیچ چیزی وجود ندارد -- مگر اینکه آن را در این".
"من می توانست کفالت خود کاهش می یابد و پس از آن اگر شما تا به حال پول شما می تواند از آن پرداخت و
پرش کنند. "" چقدر خواهد بود؟ "
Jurgis پرسید ، پس از او تا به حال این بیشتر در جزئیات توضیح داد.
"من نمی دانم ، گفت :" از سوی دیگر است. "چقدر شما خود را؟"
پاسخ : "من در حدود سه صد هزار دلار ،".
"خوب ،" پاسخ هارپر بود ، "من مطمئن هستم که نیست ، اما تلاش من و شما برای آن است.
من خطر ابتلا به خاطر دوستی را -- برای من نفرت برای دیدن شما به دولت ارسال
زندان برای یک یا دو سال. "
پس در نهایت ، Jurgis پاره پاره از دفترچه بانکی خود را -- که خود را در sewed شد
شلوار -- امضا و نظم ، که "بوش" هارپر نوشت ، برای تمام پول پرداخت می شود
خارج.
سپس دومی رفت و آن کردم ، و به دادگاه عجولانه ، و توضیح داد.
دادرس که Jurgis یک شخص شایسته و یکی از دوستان از اسکالی ، که شده بود ، بود
حمله به اعتصاب شکن.
بنابراین به قید وثیقه به سه صد دلار کاهش یافته بود ، و هارپر رفت و بر آن خود او
نگو این Jurgis ، با این حال -- و نه او را می گوید که هنگامی که زمان برای
محاکمه آمد این امر می تواند یک امر آسان برای
او برای جلوگیری از forfeiting به قید وثیقه ، و سه صد هزار دلار در جیب خود را به عنوان
پاداش برای خطر متخلف مایک اسکالی!
که او گفت : Jurgis بود که او در حال حاضر آزاد است ، و بهترین کاری که او می تواند انجام دهید
برای روشن شدن در اسرع وقت و به همین ترتیب Jurgis با قدردانی غرق
و امداد رسانی در زمان و چهارده دلار
سنت است که او را از تمام حساب بانکی خود باقی مانده بود ، و آن را با دو دلار قرار داده است
و چهارم که از جشن شب گذشته او باقی مانده بود ، و سوار
تراموا و در انتهای دیگر از شیکاگو کردم.