Tip:
Highlight text to annotate it
X
در پایان درس شش، من چند تصویر عالی از کروپ که گل حیات در آن نقش بسته بود، به شما نشان دادم
بیشتر افراد خوششان نیامد یا اینکه برایشان مهم نبود، اما در عوض من این را به شما نشان می دهم
این نقاشی توسط لئوناردو داوینچی انجام شده، این ثابت می کند که او گل حیاط را مورد مطالعه قرار داده
در حقیقت، بیش از دویست نقاشی از او یافت شده
همگی زاویه و بخشهای مختلفی را مورد مطالعه قرار داده اند، که توصیف هر یک را کامل می کنند
ویراستار کتاب که این نقاشی های گمشده را منتشر کرد، معنی واقعی آنها را نمی دانست
بنابراین او گفت که این چگونگی رسیدن او به اختراع دنده ها می بوده
لئوناردو توانایی اختراع چنین چیزهای پیچیده ای بوده زیرا او نسبت طراحی الهی را مورد مطالعه قرار داد
همچنین، لئوناردو استاد فراماسون بود، و تقریبا واضح است که او بیشتر دانش خود را از آنها دریافت کرده
آیا گل حیات، در ضمره ی چیزهای دیگر، اطلاعات پنهانی ست که بنا سازان در هزاره ی اخیر به عنوان راز نگه داشته اند؟
دانش معنوی - درس هفت: ابعاد
امروز قرار بود در مورد چرخشها و دنباله ها که در تمام کیهان یافت می شود حرف بزنم، که بسیار مهم هستند
اما در دقیقه ی آخر تصمیم گرفتم که آن را عوض کنم، زیرا می خواهم چیز دیگری به شما نشان دهم
حال، در کامنتها من لینکهایی به "تِد" ویدیو سخنرانی از "گارت لیسی" پست کرده ام
یک فیزیکدان که در مورد یک اکتشاف شگفت انگیز در رشته ی علمی صحبت می کند، من می خواهم این اکتشافات را نشان دهم و در مورد آنها صحبت کنم
و پس از آن نگاهی به ابعاد خواهیم انداخت
خب پس گرت با امتحان کردن مرجانها کشف کرد که هر سر مرجان دارای هزاران پلیپ مختلف هستند
این پالیپها دائما بدن و منشعب درون همسایگان ژنتیکی مشابه شان هستند
از طریق انجام آزمایشهای گرما بر روی این پالیپها، آنها متوجه شدند که هریک از این پالیپها بخشی از یک کل هستند، یک فرد یا موجود
اما هر کدام از آنها به طور جداگانه واقعیت خود را تجربه می کنند
با توجه به اکتشافاتشان در مورد مرجان، آنها توانایی این را داشتند که به مکانیک کوانتومی نگاه کنند، ببینید، ریاضیات مکانیک کوانتومی
به ما نشان می دهد که کیهان چگونه کار می کند و می بینیم که همه چیز در واقعیت فقط دائما شاخه ای از احتمالات جدید می باشد
دقیقا مانند مرجان؛ به عنوان انسان، ما فقط یکی از این احتمالات را به صورت جداگانه تجربه می کنیم، بسیار شبیه به پالیپهای منحصر به فرد
چیزی که فیزیک به ما می گوید این است که همه چیز برمی گردد به هندسه، و فعل و انفعالات بین ذرات بنیادی
اتفاقات فقط زمانی روی می دهد که همه چیز به طور عالی هماهنگ باشند
خب گرت بعضی از ذرات زیر اتمی را به ما نشان می دهد، و چیزهایی که الکترونها، پروتونها و نوترونها را ساخته
ما همیشه اینها را به عنوان کوچکترین ذرات در نظر می گیریم، اما هیچگاه به این فکر نمی کنیم که آنها نیز از چه چیزی درست شده اند
گرت به ما نشان می دهد ذراتی که ذرات دیگر را تشکیل می دهند، چگونه کار می کنند
او به ما نشان داد هنگامی که شما نقشه ی آنها را بیرون بکشید، چنین شکلی دارند
در ریزترین مقیاس کیهان و چگونگی کارکرد آن، بسیار زیباست
حال به این نگاه کنید، این یکی از ترتیبهایی ست که این بارهای الکتریکی شعبه های یکدیگر را تشکیل می دهند، همانطور که می بینید این در الگوی شش ضلعی شناور هستند
همان الگویی که ما در گل حیات پیدا کردیم
سپس اگر شما این الگو را بر پایه ی بار شش بُعدی بچرخانید، ما خواهیم دید که آن یک فرم دیگری را شکل می دهد
بسیاری از شما این را به عنوان ستاره داوود می شناسید، اما اسم واقعی آن ستاره چهار صتحی ست
که بدون نقص بر روی میوه ی حیات قرار می گیرد
تمام این الگوی ایجاد شده توسط ذرات، در مکانهای دقیق بر روی یک الگوی دویست بُعدی کروی شکل که دانشمندان آن را "ای 8" می نامند، قرار گرفته
که همچنین دارای یک شکل هندسی می باشد
با چرخاندن آن شکل، شما می توانید ببینید که چگونه امکانات بی نهایتی برای تعامل این ذرات ابتدایی با یکدیگر وجود دارد
جزئیات حقیقت شروع به شکل گرفتن می کنند
حال، همینطور که این الگو در هشت بُعد می چرخد شما می توانید الگوهای متفاوت بی شماری ببینید
به این الگوی ویژه نگاه کنید، این یکی خیلی شبیه مکعب متاتران هست، اینطور نیست؟
در قلب ذرات بنیادی فیزیک، هندسه ی خالص و زیبایی وجود دارد
اکنون احتمالا شما شروع به دیدن این نکته می کنید که هندسه ی خاص به این مربوط می شود
سرچشمه ی این الگوها کجاست؟ آیا به طور تصادفی به وجود آمده اند؟، یا اینکه اولین الگو از جایی دیگر آمده؟
در درس شش ما در مورد گُل حیات صحبت کردیم، هندسه ی بی نقص اصلی که کیهان را خلق کرده
این الگو، همانطور که یاد گرفتیم، نه فقط ریشه ی همه ی نسبت های ریاضی، نور، و اجسام افلاطونی است
بلکه سرچشمه ی هر سیستم موسیقی در کیهان، و همچنین سیستمهای شناخته شده و ناشناس برای انسان امروزی نیز می باشد
این منبع همه ی الگوهای انرژی ست، خب همه چیز، همه از گل حیات می آیند
من باور دارم که این الگوی ذره ی بنیادی ست که در قلب هر پدیده ای که در حال شکل گیری ست، وجود دارد
و احتمالا این به عمق بیشتری نسبت به چیزی که "گرت" به ما نشان داد، نفوذ می کند
حال ما می توانیم در مورد بُعدها صحبت کنیم، این چرخها از قدیمیترین سمبلهای شناخته شده هستند
تنها جاهایی که آنها یافت شده، بر روی سقف و دیوار برخی از آرامگاه های بسیار قدیمی مصری است
آنها فقط به دسته های چهارتایی و هشت تایی یافت شده و هیچکس نمی داند آنها چه هستند، حتی شناخته شده ترین مصر شناسان هم هیچ دیدگاهی در مورد آنان ندارند
اما این ثابت می کند که مصریان باستان نه تنها گُل حیات را درک می کرده اند، بلکه از آن نیز استفاده می کردند
امروز من به شما نشان می دهم که این چرخها چه معنی ای داشته اند، و در درسهای آینده به جزئیات آن می پردازیم
پیش از آنکه به آن برسیم، جلد های بسیاری وجود دارند. برای پیشینه، چیزی مانند این
بنابراین بر روی دیوارها همراه با این چرخها، هفت نفر با سر حیوان به تصویر کشیده شده اند، آنها "نِتِر" نام دارند
و هریک از آنها چیزی بیضی شکل به رنگ قرمز/نارنجی بالای سر خود دارند. به آنها "تخم مسخ" می گویند
نِتِرها زمانی را به ما نشان می دهند که ما وارد یک مرحله ی خاصی از رستاخیز می شویم، چیزی که یک تغییر خاص بیولوژیکی سریع زندگی به گونه ای دیگر می باشد
نه یک گونه ی متوسط رستاخیز. من می دانم. همانطور که می بینید، آنها مسیر را نود درجه تغییر داده اند، و همینطور بُعدها را تغییر داده اند
ببینید، رده های ابعاد به صورت نود درجه از هم جدا هستند، نوت های موسیقی هم به صورت نود درجه جدا هستند
چاکراها، همینطور نود درجه هستند، این عددی ست که مدام ظاهر می شود
احتمالا در این نقطه ما باید یک درک مشترک از اینکه ابعاد چه هستند به دست بیاوریم
مانند... بُعد سوم، بُعد چهارم، بُعد پنجم... اینجا داریم در مورد چه حرف می زنیم؟
بیشتر مردم فکر می کنند بُعد همان شرایط بین زمان و فضا ست، مهره های ایکس، ایگرگ، و زِد، و زمان که می شود بُعد چهارم
این چیزی نیست که در موردش داریم حرف می زنیم، چیزی که ما به عنوان رده های بُعدهای مختلف می بینیم، بیشتر به موسیقی و هماهنگی ها مربوط می شود
یک پیانو هشت کلید سفید از سی تا سی دارد، که اکتاوهای آشنا هستند
و در وسط آنها پنج کلید سیاه وجود دارد، همگی چیزی به وجود می آورد بنام مقیاس کروماتیک
که سیزده نوت دارد، خب در واقع دوازده تا، با سیزدهمین که همان کلید اول اکتاو بعدی می باشد، بنابراین از سی تا بعدی در واقع سیزده قدم می باشد، نه هشت تا
این با هفت، هشت، و سیزده سیستم چاکرا که در درس دو به آنها اشاره کردم مربوط می شود، با به یاد داشتن آن، می خواهم موج سینوسی را نشان دهم
امواج سینوسی با نور و پرتوهای الکترومغناطیسی و ارتعاش صدا مطابقت دارد. همه ی ما با این آشنایی داریم
در این کل حقیقتی که ما هستیم، همه چیز برپایه ی امواج سینوسی می باشد
هیچ استثنائی برای این نیست مگر شاید جان و پوچی
فیزیک کوانتوم و مکانیک کوانتومی همه چیز را در واقعیت به دو چشم می نگرد
شما می توانید به هرچیزی نگاه کنید، مانند کامپیوتری که دارید با آن، این ویدیو را تماشا می کنید، از ذراتی مانند اتم ساخته شده اند
یا اینکه به کل این دیدگاه را فراموش کنید و آن را به عنوان یک ارتعاش ببینید
اگر شما آنها را به چشم اتم ببینید، قوانین با آن مدل جور در می آیند، اگر شما آنها را به چشم امواج ببینید، قوانین با آن مدل جور در می آیند
هر دو سیستم از گل حیات می آیند، یکی همان چیزی که به آن نگاه کردیم، میوه ی حیات تا مکعب متاترون و غیره
و دیگری، یک تصویر بسیار زیبا، فقط نگاه کردن به آن، سرم را به درد می آورد
همه چیز در این دنیا شکلی از امواج است، یا می توان آن را به عنوان صدا دید، همه چیز، بدنتان، گیاهان... در کل همه چیز امواج هستند
اگر شما این راه خاص را برای نگرش به واقعیت انتخاب کنید، و سپس این دیدگاه را بر روی واقعیتهای هارمونیک موسیقی اضاف کنید، ما می توانیم در مورد بُعدها شروع به صحبت کنیم
رده های ابعاد چیزی نیستند مگر میزان پایه ای مختلف از طول امواج
تنها تفاوت بین این بُعد و بُعد دیگر طول موج اصلی آن است
دقیقا مانند یک تنظیم کننده ی رادیو، درجه را عوض کنید و موج دیگری دریافت کنید
این در مورد بُعدها هم صدق می کند، اگر شما طول موج آگاهی تان را تغییر دهید، با تغییر دادن الگوهای بدنتان به یک طول موج متفاوت از این بُعد
شما در واقع از این دنیا ناپدید می شوید و در جایی که آن را تنظیم کرده اید ظاهر می شوید
فرضیه ای وجود دارد مبنا بر اینکه میزان طول موج پایه ای که ما در آن زندگی می کنیم 7.23 سانتیمیتر می باشد، یک سری دلایل به این خاطر وجود دارد
در مفهوم معنوی، طول موج 7.23 "اوم" می باشد، صدای هندو برای کیهان، شاید به همین دلیل است که "اوم" یک ابزار قدرتمند برای مراقبه است
نه فقط این، اگر شما صد نفر را بردارید و فاصله ی بین چشمانشان را اندازه بگیرید، طول آن 7.23 می باشد
همینطور فاصله ی نوک چانه تا نوک بینی، و اندازه ی کف دست ما، و فاصله ی بین چاکراها
این طول 7.23 در سراسر بدن ما به گونه های مختلف قرار دارد زیرا ما در این بُعد خاص حظور داریم
یک دلیل دیگر هم وجود دارد، آزمایشگاههای بل این طول موج را هنگامی که آنها سیستم مایکروویو را در سرتاسر آمریکا نسب می کردند، یافتند
آنها فشار ثابت در سیستم شان یافتند زیرا آنها طول موجی کمی بیشتر از 7.23 برای سیستم شان انتخاب کرده بودند
به منظور خلاص شدن از شر این سکون، آنها کاری کردند که ما به عنوان یک سیاره، هنوز از آن رنج می بریم، آنها قدرت را تا پنجاه هزار برابر فراتر از آنچه که ما به طور معمول نیاز داریم بالا بردند
که یک میدان بسیار قوی خلق کرد، تا 7.35 تداخل ایجاد نکند، به همین دلایل است که من باور دارم که این 7.23 در واقع طول موج بُعد ما است
همینطور که به بُعدهای بالاتر بروید، طول امواج کوتاه تر و کوتاه تر می شوند و انرژی شان بیشتر و بیشتر
برعکس همینطور که به ابعاد پایینتر بروید، طول امواج طولانی تر و با انرژی کمتری می شود، و تراکم بیشتر و بیشتر
دقیقا مانند پیانو، یک فضایی بین نوتها وجود دارد، بنابراین هنگامی که شما یک نوت را می زنید، یک جای معینی که نوت بعدی ست، وجود دارد
در این شکل موج کیهان که ما در آن وجود داریم، یک جای معینی که رده ی بُعد پس از آن است، وجود دارد،
بیشتر موجودات در کیهان درک ساده ای از این دارند و همچنین چگونگی تغییر به بُعدهای دیگر
به هر حال بخاطر اتفاقات خاصی که 13000 سال پیش بر روی زمین رخ داد، ما همه را فراموش کرده ایم، اما در آستانه ی به یاد آوردن آن هستیم
بنابراین اگر ما هر نوت را در مقیاس کروماتیک به عنوان یک دایره نشان دهیم، ما 13 دایره داریم
هر دایره نشان دهنده ی یک کلید سفید یا سیاه است، و دایره ی سایه دار در پایان نیز سیزدهمین خواهد بود که اکتاو بعدی را آغاز می کند
این دایره نشان دهنده ی بُعد سوم است، این جاییست که ما هستیم، و این دایره ی بعدی اش چهارمین خواهد بود
در درس سه ما در مورد کانال شدن و اینکه معمولا موجودات کانال شده کجا هستند، صحبت کردیم
این همچنین جایی ست که شما هنگام برون فکنی و یا رویای شفاف، کاوش می کنید
شما متوجه خواهید شد که یک سیستم موسیقی تا ابد به بالا و پایین ادامه دارند، اکتاو بالای اکتاو
از لحاظ تئوری، این در مورد کیهان هم صدق می کند، یک طیف بی نهایت از کیهان در هر دو جهت که به بالا و پایین تا ابد ادامه دارند
منظورم این است که... بی خیال... مافکر می کردیم که کیهان ما بزرگ است، اما هرچیز در کیهان تا دورترین نقطه که می توانیم ببینیم، خب... این فقط یک بُعد است
شما ممکن است در مورد این شنیده باشید که مردم در مورد 144 بُعد حرف می زنند و اینکه چگونه 144 بُعد مربوط به موضوعات معنوی دیگر است
این به این خاطر است که تعداد 12 نوت در یک آکتیو وجود دارد، و دوازده نوت لایه بین هر کدام، 12 ضرب در 12 برابر با 144 رده ی ابعاد
برای مشخص کردن، تعداد دوازده بُعد اصلی و 132 بُعد جزئی در یک آکتیو وجود دارد، و در حقیقت این پیشروی تا ابد ادامه پیدا می کند
نموداری که به ان نگاه می کنیم نشان دهنده ی یک آکتیو می باشد، سیزده نوت دوباره تکرار می شود و پس از آن آکتیو دیگری ست
ظاهرا برای امروز کافیست، می خواهم این را به شما نشان دهم، چند وقت پیش من در حال تماشای "بیگانگان باستانی" بودم
و یکی از بومیان که با موجودات آگاهی فراتر ارتباط داشت، به کسی که با او مصاحبه می کرده گفت:
آنها همیشه اینجا بودند، حتی دقیقا همینجا که ما همین حالا نشسته ایم، اما شما نمی توانید آنها را ببینید، آنها در فرکانس دیگری هستند
و هیچکس منطور او را نفهمید، این هم نوعی دیدگاه تازه برای آن
زیرنویس فارسی: هارا hara_infinity@yahoo.com