Tip:
Highlight text to annotate it
X
اولین کتاب دوم
او هیچ کمتر و اعتراف اجباری به این دوست که شب او می دانست که تقریبا
هیچ چیزی در مورد او ، و آن کمبود بود که Waymarsh ، حتی با حافظه او
تجدید ارتباط با ما ، بی درنگ خود او و
اشارات صریح و سوالات ، داشتن خود را علنا از شام را در او partaken
شرکت ، و یکی دیگر از قدم زدن ، که او غریبه نیست ، به این شهر
نگاهی به کلیسای جامع توسط مهتاب --
خالی که ساکن Milrose ، هر چند اعتراف به آشنایی با
Munsters ، استادانی خود قادر به پر کردن.
او تا به حال هیچ خاطراتی از خانم Gostrey ، و دو یا سه سوال که او به او را
در مورد آن دسته از اعضای دایره او بودند ، به مشاهده Strether ، همان اثر او
خود را در حال حاضر به طور مستقیم احساس --
اثر ظاهر می شود به جای همه دانش ، برای آن زمان ، در این زن اصلی
طرف.
که به او علاقه مند به محدودیت های خوانده شده توسط شما را علامت گذاری کند با او از هر گونه رابطه را برای او در واقع
دوست به عنوان وجود دارد احتمالا می تواند یک سوال می شود ، و آن را به خصوص او را لرزاند
که در آنها می شود در مجموع در سه ماهه Waymarsh مشخص شده اند.
اضافه شده به حس خود را از داشتن دور رفته با او به او تصویرگری اولیه
از یک دوره بسیار کوتاه است.
شد یقین او بلافاصله درک وجود دارد -- اعتقاد راسخ ، که Waymarsh بود
کاملا ، با شکست مواجه شد ، و در هر درجه ای از آشنایان به او سود.
پس از تبادل اولین بار در میان سه بحث از حدود پنج دقیقه است
در سالن ، و سپس این دو نفر تا به حال به باغ ، دوشیزه Gostrey برای موکول
زمان ناپدید می شود.
Strether در دوره به دلیل به همراه دوست خود را به اتاق او بود قرار دادی و بود ،
قبل از بیرون رفتن ، موشکافانه ی بازدید. که در پایان یکی دیگر از نیم ساعت او
تا به حال هیچ کمتر discreetly او را به سمت چپ.
او بر ترک او را تعمیر مستقیما به اتاق خود ، اما با توجه به اثر سریع
احساس قطب نما که اتاق ابراز تنفر به وضعیت خود.
او لذت می برد در یک بار نتیجه برای اولین بار از تجدید دیدار خود وجود دارد.
یک مکان بیش از حد کوچک برای او بود پس از آن بود که به نظر می رسید به اندازه کافی بزرگ قبل از.
او آن را با چیزی در انتظار او شده است با عرض پوزش ، تقریبا شرمنده
به عنوان احساسات به رسمیت شناختن نیست و در عین حال با فرض ضمنی در همان زمان که
احساسات را در این رویداد به خودی خود ، رها.
چیز عجیب و غریب واقعی بود که او تنها بیشتر هیجان زده بود و او شور و هیجان ، که در واقع
او را کشف کرده اند دشوار فورا به دادن یک نام -- یکبار دیگر او را
طبقه پایین و او را برای چند دقیقه مبهم تا سرگردان باعث.
وی افزود : یک بار دیگر به باغ ، او به اتاق های عمومی نگاه کرد ، متوجه شد خانم Gostrey
نوشتن نامه ها و حمایت از او فرمانروایی کردند ، زمان fidgeted و هدر رفته ، اما او به بود
بیشتر صمیمی خود را در جلسه با دوستان خود قبل از شب بسته شد.
این اواخر بود -- تا نه Strether طبقه بالا ساعت با او گذرانده بود -- که این مطلب
موافقت خود را صرف نظر کردن به بقیه تردید.
شام و پس از آن قدم زدن توسط : مهتاب -- یک رویا ، در بخش Strether ،
اثرات عاشقانه و نه prosaically در گم شده صرف کتهای ضخیم تر با هم ادغام شدند -- بود
measurably مداخله ، و این نیمه شب
کنفرانس نتیجه Waymarsh وجود (زمانی که آنها آزاد بودند ، او آن را قرار داده ، بود
دوست مد روز خود را) در بر داشت اتاق سیگار کشیدن نه کاملا آنچه او می خواست ، و
هنوز آنچه او می خواست کمتر رختخواب.
شایع ترین شکل از کلمات او بود که او خود را می دانستند ، و آنها بر روی این کار گرفته شد
مناسبت یقین او را از خواب نمی.
او خود می دانست و به اندازه کافی می دانیم که او باید شب تکاپو مگر اینکه او
باید موفق شود ، به عنوان یک مقدماتی ، در گرفتن prodigiously خسته.
اگر این تلاش به این منظور درگیر تا اواخر ساعت حضور Strether --
شامل است که در بازداشت دوم برای گفتمان کامل -- هنوز وجود دارد
تصور جزئی نظم و انضباط درگیر برای
دوستان ما در Waymarsh تصویر ساخته شده به عنوان او در شلوار و پیراهن بر روی لبه نشسته
نیمکت خود.
با پاهای بلند خود را گسترش داده و پشت خود را خم بزرگ بسیار ، او nursed همچنین ، برای
زمان تقریبا باور نکردنی ، آرنج خود و ریش او.
او بازدید کننده خود را را به شدت لرزاند ، به عنوان تقریبا عمدا ناراحت کننده ؛ هنوز چه بود
این کار را برای Strether ، از آن نگاه اجمالی اولین بار از او پاچه در ایوان
هتل ، اما یادداشت ها غالب است.
درد و ناراحتی ناشی از در صورت مسری بود ، و همچنین و همچنین به شیوه ای بی ربط
و بی اساس ، این بازدید کننده احساس کردند که مگر اینکه او باید به آن عادت -- یا مگر اینکه
Waymarsh خود باید -- آن را
تشکیل یک تهدید برای آماده شده خود را ، خود را در حال حاضر تایید شده ، آگاهی از
دلپذیر.
در اول آنها رفتن با هم به Strether اتاق انتخاب شده بود برای او Waymarsh
حال آن نگاه در سکوت و با آه ها که نماینده برای همدم خود ، اگر
نه مذمت ، عادت ، حداقل
ناامیدی از سعادت ، و این نگاه به عنوان کلید بسیار او را به Strether عود
به حال از آن زمان مشاهده شده است.
اروپا ، او را به از این چیزها جمع آوری آغاز شده بود ، تا به حال به به حال و نه از آن شکست خورده
پیام به او ، او را هماهنگ با آن نمی کردم به حال و حال در پایان سه ماه
تقریبا کنار گذاشته هر انتظار چنین.
او واقعا در حال حاضر به نظر می رسد که اصرار فقط perching در آنجا با گاز در
چشمان او.
این خود به نحوی منتقل بیفایده بودن rectifications تنها در
شکست چند شکلی.
او تا به حال یک سر بزرگ خوش تیپ و چهره زرد رنگ بزرگ درز -- قابل توجه قابل توجه
مجموع وابسته به قیافه شناسی ، فوقانی طیف وسیعی از آن ، بزرگ سیاسی ابرو ، ضخامت
مو سست ، چشم تاریک پراز دود ،
به یاد می آورد و حتی به یک نسل است که استاندارد dreadfully انحراف شده
تصویر چشمگیر ، توسط حکاکی و رکود آشنا از برخی از شایسته بزرگ ملی
بخش های قبل از اواسط قرن.
او از نوع شخصی بود -- و آن عنصر در قدرت و وعده بود که در
Strether زمان خود را در اوایل او - - دولتمرد آمریکایی ، دولتمرد پیدا کرده بود
در "سالن کنگره ،" از روز سالمندان آموزش دیده اند.
افسانه در سال بعد است که به عنوان بخش پایین تر از چهره اش بود که ضعیف شده بود ،
و کمی کج است ، فاسد شباهت ، این دلیل واقعی برای رشد بود
ریش خود را ، که ممکن است به نظر می رسید آن را برای کسانی که در راز از بین بردن.
او یال او را تکان داد و او با چشم قابل تحسین اش ثابت ، حسابرس خود را یا خود را
ناظر ، او عینک بدون شیشه و ترتیب ، تا حدی نیرومند و در عین حال که تا حدی
تشویق ، از یک نماینده به
تشکیل دهنده ، بسیار سخت در کسانی که به او نزدیک.
او شما را ملاقات کرد که اگر شما و زدم به حال او تا به حال شما وارد bidden.
Strether ، که او را برای مدتی چنین طولانی در یک بازه ی زمانی دیده می شود ، او را توقیف در حال حاضر با
تازگی طعم ، و شاید هرگز انجام او را از جمله عدالت ایده آل است.
سر بزرگتر ، بهتر چشم بود ، نسبت به آنها نیاز دارند که برای این حرفه بوده است ، اما
که فقط به معنای بعد از همه ، که زندگی حرفه ای خود بیانی بود.
چیزی که آن را در نیمه شب در اتاق خواب گاز خودنمایی میکند در چستر ابراز شد که
موضوع از آن ، در پایان سال بود ، به سختی موفق به فرار شده توسط پرواز در زمان ،
عمومی فروپاشی عصبی.
اما این اثبات خیلی از زندگی کامل ، به عنوان زندگی کامل در Milrose درک شد ،
مجبور به تخیل Strether عنصر که در آن Waymarsh می توانست ساخته شده
شناور به راحتی او فقط راضی به شناور.
افسوس چیزی کمی شناور به عنوان دقت زیاد شبیه که با آن ، بر روی لبه
تخت او ، او را در آغوش گرفته ، استقرار خود را از ناپایداری طولانی مدت است.
این را به چیزی رفیق خود پیشنهاد کرد که همیشه ، زمانی که نگه داشته ، او را نگران -- یک شخص
تاسیس شده در راه آهن مربی با تمایل رو به جلو است.
این امر نمایانگر زاویه ای که در آن فقیر Waymarsh بود که از طریق مصیبت از نشستن
اروپا است.
با تشکر از استرس اشغال ، فشار از مشاغل ، جذب
خجالت از هر کدام ، آنها در خانه ، نه ، در طول سال قبل از این مختصر ناگهانی
و تقریبا سلطنت مقایسه ای سردرگم
سهولت ، در بر داشت تا آنجا که یک روز برای یک جلسه ، یک واقعیت است که در برخی از درجه
توضیح هشیاری است که با آن بسیاری از ویژگی های دوست خود ایستاده بود به
Strether.
کسانی که او چشم از از زمان کودکی از دست داده بود آمد به او و دیگران که بود
ممکن است هرگز برای فراموش کردن او را زده در حال حاضر به عنوان نشسته ، خوشه و امیدواری ، مانند
تا حدودی مبارز گروه خانواده ، بر آستان از محل اقامت خود است.
اتاق برای طول آن محدود بود ، و سرنشینان از تخت محوری تا کنون یک جفت
پا slippered که بازدید کننده به حال تقریبا به بیش از آنها را در rebounds راجعه خود را گام
از صندلی خود را به بی قراری به جلو و عقب.
علائم وجود دارد از دوستان ساخته شده همه چیز به بحث در مورد ، و چیزهایی را به و
یکی از دومی به طور خاص مانند شیر از گچ روی تخته سیاه افتاد.
متاهل و در سی ، Waymarsh با همسر خود زندگی می کرده اند به مدت پانزده سال ، و آن را
آمد وضوح بین آنها در تابش خیره کننده از گاز است که Strether بود نه بپرسید
در مورد او.
او می دانست که آنها هنوز هم مجزا بودند و او در هتل ها زندگی می کردند ، سفر در اروپا ،
نقاشی چهره او و نامه نوشت شوهرش توهین آمیز ، که یکی نیست ، به
یقین ، آن متحمل بخشوده خود
مطالعه ، اما او بدون مشکل احترام گرگ و میش سرد که تا به حال
حل و فصل در این سمت از زندگی همراه خود.
این استان است که در آن رمز و راز حاکم بود و که به عنوان Waymarsh سخن گفته بود هرگز بود
کلمه اطلاع رسانی.
Strether ، که می خواست به او بالاترین عدالت انجام هر جا که او می تواند آن را انجام دهید ، singularly
او را برای آبروی از این ذخیره ، تحسین ، و حتی آن را به عنوان یکی از شمارش
فروم Persian Forum -- زمینه همه رفتار و شماره --
جایگاه او را ، در طیف وسیعی از آشنایی خود را ، به عنوان یک موفقیت است.
او یک موفقیت ، Waymarsh ، با وجود از کار زیاد ، و یا سجده ، معقول بود
انقباض ، از نامه همسرش و خود اروپا شهوت و میل نیست.
Strether محسوب حرفه خود را کمتر بیهوده او قادر به آن قرار داده شده بود
هر چیزی به عنوان سکوت جریمه بسیار بسیار خوش تیپ.
یکی ممکن است خود به راحتی به سمت چپ خانم Waymarsh و مطمئنا خواهد پرداخت کرده اند
ادای احترام یکی از ایده آل در پوشش با آن نگرش تمسخر شده
در سمت چپ توسط او.
شوهر او زبان خود را برگزار کرده و درآمد های بزرگ ساخته شده بود و این در
خاص دستاوردهای که Strether او غبطه می خوردند.
دوست ما در واقع در سمت خود را بیش از حد یک موضوع برای سکوت داشته است ، که او به طور کامل
قدردانی ، اما یک موضوع مرتب کردن بر اساس متفاوت است ، و رقم بود
درآمد او در وارد آنجا شده بودند شده بود ، هرگز به اندازه کافی بالا است که به دنبال هر یک در صورت است.
"من نمی دانم که من کاملا به آنچه شما به آن نیاز برای.
شما بنظر نمی رسد که بیمار به سخن می گویند. "
این Waymarsh اروپا شد و در نتیجه در نهایت سخن گفت.
"خب ،" Strether ، که تا حد ممکن را به مرحله سقوط کرد ، گفت : "من حدس می زنم من احساس نمی
اکنون ساعت مریض است که من آغاز شده ام.
اما من به خوبی اجرا بود قبل از من آغاز شده بود. "
Waymarsh مطرح نگاه سودا خود را داشت. این است که شما در مورد به طور متوسط معمول خود را؟ "
این کاملا تیز تردید نیست ، اما به نظر می رسید آن را به نحوی کشتارها خاتمه دهید دادخواست خالص ترین
صحت ، و در نتیجه از دوستان ما به عنوان صدای بسیار از Milrose تحت تاثیر قرار.
او مدتهاست که از تمایز ذهنی ساخته شده -- هر چند در حقیقت هرگز جسارت
به آن خیانت -- بین صدای Milrose و صدا حتی از Woollett.
سابق او احساس می شود ، که در سنت واقعی بود.
موارد وجود داشت در گذشته خود را هنگامی که صدا از آن او را کاهش داده بود.
سردرگمی موقت ، و حال حاضر ، به دلایلی ، ناگهان مانند دیگر شد.
بود با این حال بدون توجه به نور است که اثر از سردرگمی خود را باید
تا او را دوباره دوپهلو حرف زدن.
"که توضیحات را به سختی و عدالت به یک مرد به چه کسی آن را انجام داده چنین تعداد زیادی از خوب
را مشاهده کنید. "
Waymarsh در خود شستشو ایستاده خیره سکوت جدا ثابت با که Milrose در
فرد ، به عنوان آن ، ممکن است مشخص شده unexpectedness از تعریف از
Woollett ، و Strether به نوبه خود ، یک بار دیگر مانند Woollett در فرد احساس.
"منظورم این است که" دوست خود در حال حاضر ادامه داد : "که ظاهر شما است که به عنوان بد نیست که من
دیده می شود : این مقایسه مطلوب با آنچه در آن بود زمانی که من آخرین آن متوجه ".
در این ظاهر چشم Waymarsh است هنوز موفق به استراحت ، مثل آن بود تقریبا به عنوان اگر آنها
اطاعت از غریزه اختصاصی ، و اثر قوی تر زمانی که هنوز ، همیشه
در نظر گرفتن حوضه و کوزه ، او اضافه کرد : "شما پر برخی از آن زمان به بعد است."
"من می ترسم من" ، Strether خندید : "یکی از پر کردن با همه طول میکشد تا یکی
و من در گرفته شده ، من به جرات می گویند ، بیش از من اتاق طبیعی.
من سگ خسته بود وقتی که من سمت. "
اما در هر حال oddest صدا از طرب. "من سگ خسته بود ،" همدم او بازگشت ،
"وقتی که من وارد شدند ، و این شکار وحشی برای استراحت طول می کشد که همه عمر از من است.
واقع ، Strether است -- و آسایش اتمام حجت به شما را در اینجا در گذشته به آن می گویند ؛
هر چند که من نمی دانم ، بعد از همه ، که من واقعا منتظر من آن را به من گفته
ملاقات در اتومبیل -- حقیقت این است که چنین
کشور به عنوان این نوع من از کشور نمی باشد. به هر حال.
ain'ta کشور من بیش از اینجا دیده می شود که به نظر می رسد نوع من وجود دارد.
آه نمی گویم ، اما آنچه وجود دارد در بسیاری از مکان های زیبا و قابل توجه چیزهای قدیمی ؛
اما مشکل این است که من به نظر نمی رسد به احساس در هر نقطه در لحن است.
این یکی از دلایل به همین دلیل گمان می کنم من به دست اورد بسیار کمی است.
من اولین نشانه از که آسانسور به انتظار منجر شد نداشته است. "
او با استفاده از این شکست بیشتر صادقانه.
"در اینجا نگاه کنید -- من می خواهم برای رفتن به عقب است." چشم های او همه به Strether متصل
در حال حاضر ، برای او یکی از مردان که به طور کامل شما را در رویارویی زمانی که آنها از خودشان صحبت بود.
این فعال دوستش به او نگاه سخت و بلافاصله به بالاترین ظاهر می شود
مزیت در چشمان او با انجام این کار است. «چیزی That'sa خوش مشرب می گویند به یک شخص
است که بر روی هدف می آیند به شما! "
هیچ کس نمی تواند بهانه ای شده اند ظریف ، در این ، از تب و تاب بودن حزن انگیز Waymarsh.
"آیا شما بر روی هدف بیرون می آیند؟" ، "خوب -- بسیار عمدتا" است.
"من از راه شما نوشت : تصور می شد چیزی از آن وجود دارد."
Strether تردید. بازگشت میل من با شما؟ "
بازگشت سجده خود را. "
Strether ، با یک لبخند کم نور تر توسط آگاهی خاصی ساخته شده ، سرش را تکان داد.
"همه علل آن وجود دارد!" "و بدون علت خاص که به نظر می رسید ترین
به شما درایو؟ "
دوست ما می تواند در آخرین وجدان پاسخ.
"بله. یکی است. یک موضوع وجود دارد که تا به حال بسیار به کار
با من بیرون می آید. "
Waymarsh کمی منتظر. "بیش از حد خصوصی به ذکر است؟"
"نه ، نه چندان خصوصی -- برای شما. فقط و نه پیچیده است. "
"خب ، Waymarsh ، که دوباره صبر کرده بود گفت :" من ممکن است ذهن من را بیش از اینجا از دست بدهند ، اما من
نمی دانم که من انجام داده ام تا هنوز نیست. "" آه ، باید که کل آن را داشته باشند.
اما نه امشب. "
Waymarsh به نظر می رسید به نشستن سخت شدن و برای نگه داشتن آرنج خود را تنگ تر.
"چرا که نه -- اگر نمی توانم بخوابم" "از آنجا که ، انسان عزیز من ، من می توانم"!
"سپس جایی که سجده خود را؟"
فقط در آن -- که من می توانم در هشت ساعت قرار داده است. "
و Strether آن به ارمغان آورد که اگر Waymarsh "افزایش" بود چرا که او
به رختخواب بروید : نتیجه که به منظور آن بود که برای انجام دومی
عدالت ، او اجازه دوست خود را به اصرار او واقعا در گرفتن حل و فصل است.
Strether ، با دست نوع اجباری برای آن ، او را به این consummation کمک و
دوباره بخش خود را در رابطه خود auspiciously بزرگ کوچکتر یافت
لمس از کاهش لامپ و شاهد به کفایت پتو.
به نحوی برای او ministered به زیاده روی به احساس Waymarsh ، که نگاه غیر طبیعی
بزرگ و سیاه و سفید در رختخواب ، به همان اندازه به عنوان یک بیمار در بیمارستان جمع و با او
پوشش تا چانه اش ، به همان اندازه ساده
توسط آن ، او در ترحم مبهم hovered ، کوتاه می شود ، در حالی که همراه او را به چالش کشید
از bedclothes. "آیا او واقعا بعد از شما؟
که چه چیزی پشت؟ "
Strether ناراحتیشان را در مسیر گرفته شده توسط بینش همدم او احساس ،
اما او کمی در عدم قطعیت بازی. "پشت من بیرون می آید؟"
"پشت سجده یا هر چیز دیگری خود را.
به طور کلی احساس ، می دانید ، که او به شما شرح زیر است بسیار نزدیک است. "
خلوص Strether خیلی دور بود هرگز. "آه آن را به شما رخ داده است که من
به معنای واقعی کلمه فرار از خانم Newsome؟ "
"خب ، من شناخته شده نیست اما آنچه که شما می. شما یک مرد بسیار جذاب ، Strether.
شما برای خودتان دیده می شود ، گفت : "Waymarsh" آنچه را که به طبقه پایین بانوی باعث از آن است.
مگر در مواردی که در واقع ، او با اثر بین کنایه دار و مضطرب rambled ،
"آن را به شما که بعد از او هستند. خانم Newsome بیش از؟
او با ترس مزاح از او سخن گفت.
این دوست خود -- هر چند نه dimly -- لبخند.
"عزیز نه او امن ، خوبی تشکر می کنم -- من فکر می کنم من بیشتر و بیشتر احساس -- در خانه است.
او از آینده فکر کردم ، اما او آن را داد.
من در به شیوه ای به جای او می آیند و می آیند به آن اندازه ای -- برای شما درست در
استنباط خود را -- در کسب و کار خود. بنابراین می بینید که مقدار زیادی از ارتباط وجود دارد. "
Waymarsh ادامه داد : حداقل همه وجود داشت.
"شامل بر این اساس یکی از خاص من به آن اشاره شد؟
Strether در زمان دیگری به نوبه خود در مورد اتاق ، دادن کشش به پتو همراه خود
و در نهایت به دست آوردن درب است.
احساس او این است که یک پرستار که استراحت شخصی با داشتن ساخته شده به دست آورده بود بود
همه چیز راست. "که شامل کارهای بیشتری از من می توانم از فکر می کنم
شکستن زمین در حال حاضر.
اما آیا نمی ترسی -- شما باید آنها را از من داشته باشند : شما احتمالا می خواهید به خودتان پیدا کنید
داشتن کاملا به عنوان از آنها که شما می توانید با انجام است.
من باید -- اگر ما با هم نگه دارید -- بسیار بستگی دارد برداشت خود را از برخی از آنها "
اذعان Waymarsh از این ادای احترام به شخصیتی غیر مستقیم بود.
"شما بگویم که شما باور ندارید ما با هم را حفظ خواهد کرد؟"
"من فقط در خطر نگاه ،" Strether پدری گفت : "زیرا وقتی که من می شنوید
شیون کردن برای رفتن به عقب به نظر می رسد را ببینید باز کردن امکانات از جمله از حماقت است. "
Waymarsh آن را در زمان -- سکوت کمی -- مانند یک کودک بزرگ سرزنش "چه می خواهید
با من؟ "
Strether سوال بسیار خود را به خانم Gostrey قرار داده بود ، و او تعجب اگر
او که صدا بود. اما او حداقل می تواند قطعی تر می شود.
"من قصد دارم تا شما را به لندن است."
"آه من به لندن بوده است!" Waymarsh بیشتر ملایم moaned.
"من هیچ استفاده ، Strether ، برای هر چیزی پایین وجود دارد."
"خوب ، گفت :" Strether ، خوب humouredly ، "من حدس می زنم که شما در برخی از استفاده برای من است."
"پس من برای رفتن؟"
"آه ، داریم برای رفتن بیشتر رتبهدهی نشده است." "خب ،" Waymarsh آهی کشید : "آیا شما
damnedest! فقط شما به من بگویید قبل از من در شما منجر شود
تمام راه -- "
دوست ما دوباره به خود را از دست داده ، هر دو برای تفریح و برای توبه ، در
تعجب از اینکه او به حال ساخته شده ، در چالش خود را که بعد از ظهر ، از جمله یکی دیگر از
رقم است که او برای یک لحظه از دست رفته موضوع.
"به شما بگویم --" "چرا آنچه که تو را در دست دارید.
Strether تردید.
"چرا این چنین یک ماده به عنوان است که حتی اگر من مثبت می خواستم من نمی باید قادر به
نگه داشتن آن از شما است. "Waymarsh gloomily gazed.
چه که معنی پس از آن که سفر خود را فقط برای او؟ "
برای خانم Newsome؟ آه آن را قطعا است ، من می گویم.
بسیار. "
: "پس چرا شما همچنین می گویند آن را برای من؟" Strether ، در بی صبری ، به خشونت بازی
با محکم نگاه داشتن او. "این به اندازه کافی ساده است.
آن را برای هر دو شما است. "
Waymarsh در گذشته با ناله تبدیل شده است. "خب ، من به شما ازدواج نیست!"
"نه ، که آن را به که می آید --" اما این بازدید کننده در حال حاضر خندید بود و
فرار کرد.